جدول جو
جدول جو

معنی اشترمآبی - جستجوی لغت در جدول جو

اشترمآبی
(اُ تُ مَ)
کهنه پرستی. شترمآبی.
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از شترمآب
تصویر شترمآب
متین و موقر مانند شتر، ویژگی کسی که مانند شتر به تانی و کندی حرکت کند
فرهنگ فارسی عمید
(اُ تُ مَ)
کهنه پرست. شترمآب، دور رفتن ستور به چرا، دور شدن. (منتهی الارب) (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(شُ تُ مَ)
اشترمآبی. وقار و متانت زیاده از حد. (فرهنگ فارسی معین) ، کهنه پرستی. (یادداشت مؤلف). رجوع به اشترمآبی شود، در تداول عامه یک دندگی و قرصی و پافشاری در کار. (فرهنگ لغات عامیانۀ جمال زاده) ، کینه توزی و بطور خلاصه داشتن صفاتی که معمولاً به شتر نسبت داده میشود. (فرهنگ لغات عامیانۀ جمال زاده)
لغت نامه دهخدا
(اُ تُ)
شترمیری. مرگامرگی اشتر
لغت نامه دهخدا
(شُ تُ مَ)
اشترمآب. بیش از حد لزوم موقر و بطی ٔ و بسته کار. بسیار موقر. متین زیاده از حد. (فرهنگ فارسی معین) ، کهنه پرست. (یادداشت مؤلف). رجوع به اشترمآب شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از اشترمابی
تصویر اشترمابی
وقار متانت، کهنه پرستی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اشترماب
تصویر اشترماب
بسیار موقر متین، کهنه پوست
فرهنگ لغت هوشیار