جدول جو
جدول جو

معنی اسکارپا - جستجوی لغت در جدول جو

اسکارپا
(اِ)
آنتونیو. دستکار (جرّاح) و عالم تشریح ایتالیائی. (1747- 1832 میلادی)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از اسکار
تصویر اسکار
اسکار (Oscar) به معتبرترین و معروف ترین جوایز سینمایی جهان اشاره دارد که توسط آکادمی علوم و هنرهای سینما (AMPAS) اهدا می شود. این جوایز از سال 1929 میلادی به افتخار دستاوردهای برجسته در صنعت سینما اهدا می شوند.
تاریخچه و اهمیت جوایز اسکار
1. تاریخچه :
- اولین مراسم : اولین مراسم جوایز اسکار در 16 مه 1929 در هتل روزولت هالیوود برگزار شد.
- پیدایش نام : نام رسمی این جوایز `Academy Awards` است، اما به طور عمومی با نام `اسکار` شناخته می شود. داستان های مختلفی درباره منشأ نام `اسکار` وجود دارد، از جمله این که یک کارمند آکادمی گفته بود که مجسمه شبیه به عموی او، اسکار، است.
2. اهمیت و تأثیرگذاری :
- اعتبار هنری : دریافت جایزه اسکار به عنوان بزرگترین افتخار در صنعت سینما محسوب می شود و اعتبار زیادی به برندگان می بخشد.
- تأثیر تجاری : برنده شدن یا حتی نامزد شدن برای اسکار می تواند تأثیر قابل توجهی بر فروش بلیط فیلم ها و درآمدهای ناشی از آنها داشته باشد.
دسته بندی های جوایز اسکار
جوایز اسکار در دسته بندی های متعددی اهدا می شود که مهمترین آنها عبارتند از:
1. بهترین فیلم (Best Picture) :
- معتبرترین جایزه اسکار که به تهیه کنندگان بهترین فیلم سال اهدا می شود.
2. بهترین کارگردان (Best Director) :
- به کارگردانی که بهترین کارگردانی فیلم را انجام داده باشد تعلق می گیرد.
3. بهترین بازیگر مرد (Best Actor) :
- به بازیگر مردی که بهترین نقش آفرینی را داشته باشد اهدا می شود.
4. بهترین بازیگر زن (Best Actress) :
- به بازیگر زنی که بهترین نقش آفرینی را داشته باشد تعلق می گیرد.
5. بهترین بازیگر مرد نقش مکمل (Best Supporting Actor) :
- به بازیگر مردی که بهترین نقش مکمل را ایفا کرده باشد اهدا می شود.
6. بهترین بازیگر زن نقش مکمل (Best Supporting Actress) :
- به بازیگر زنی که بهترین نقش مکمل را ایفا کرده باشد تعلق می گیرد.
7. بهترین فیلمنامه اورجینال (Best Original Screenplay) :
- به نویسنده ای که بهترین فیلمنامه اورجینال را نوشته باشد اهدا می شود.
8. بهترین فیلمنامه اقتباسی (Best Adapted Screenplay) :
- به نویسنده ای که بهترین فیلمنامه اقتباسی را نوشته باشد تعلق می گیرد.
مجسمه اسکار
- طراحی و ساخت :
- مجسمه اسکار که یک شوالیه را با شمشیری در دست نشان می دهد، توسط سدریک گیبونز طراحی و توسط جورج استنلی مجسمه ساز ساخته شده است.
- این مجسمه از فلز بریتانیا ساخته شده و با طلا آبکاری شده است.
مراسم اسکار
- محل برگزاری :
- مراسم اسکار معمولاً در تئاتر دالبی (Dolby Theatre) در هالیوود، لس آنجلس برگزار می شود.
- پخش تلویزیونی :
- این مراسم به صورت زنده از طریق تلویزیون پخش می شود و میلیون ها نفر در سراسر جهان آن را تماشا می کنند.
جوایز اسکار نه تنها به عنوان یک افتخار بزرگ برای برندگان آن محسوب می شود، بلکه نقش مهمی در شکل دهی به صنعت سینما و تعیین استانداردهای آن دارد. این جوایز هنرمندان و فیلمسازان را تشویق می کنند تا بهترین کارهای خود را ارائه دهند و به این ترتیب به ارتقای کیفیت و تنوع سینما کمک می کنند.
فرهنگ اصطلاحات سینمایی
تصویری از ازارپا
تصویر ازارپا
شلوار، تنبان، برای مثال چون کبک آنکه موزه ندارد هرآینه / در پای می کشد چو کبوتر ازارپای (کمال الدین اسماعیل - ۱۲۲)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اسکاریس
تصویر اسکاریس
نوعی کرم حلقوی شکل با زندگی انگلی که در رودۀ انسان و حیوان زندگی می کند، آسکاریس، کرم معده، کرم روده
فرهنگ فارسی عمید
(اِ)
پیتر پانسکی. بزرگترین خطیب لهستان. مولد گرژک. (1536- 1612 میلادی)
لغت نامه دهخدا
مست گردانیدن. (تاج المصادر بیهقی) (زوزنی) (منتهی الارب). مست کردن. مستی آوردن
لغت نامه دهخدا
(سَ)
پاسوار که کنایه از پیادۀ چست و چابک باشد. (برهان). پیادۀ تیزرو. (فرهنگ رشیدی). کنایه از پیادۀ جست و چابک باشد و آنرا پاسوار نیز گویند. (انجمن آرا)
لغت نامه دهخدا
(اِ)
یا اسکالی ژری. خاندان ایتالیایی، که چند تن از اعضای آن، وابسته به حزب ژیبلن، سنیوریا پدستای ورن شدند. مشهورترین آنان کان، ژنرال اتحادیۀ ژیبلن های لمباردی است، وی دانته را آنگاه که تبعید شده بود پناه داد. (1291- 1329 میلادی)
لغت نامه دهخدا
(اِ رُ)
پل. شاعر و نویسندۀ فرانسوی، مولد پاریس. او راست: ویرژیل تراوستی، رمان کمیک و کمدی های ابتکاری او مقدمۀ آثار مولیر بشمار میرود. وی با نوادۀ آگریپا دبینه که بعدها مادام دمنتنن گردید، ازدواج کرد و در بیشتر ایام عمر از روماتیسم معذّب بود. (1610- 1660 میلادی)
لغت نامه دهخدا
(اِ رِ)
کرسی کانتن آلپ ماریتیم، ناحیۀ نیس، دارای 1062 تن سکنه و راه آهن از آن گذرد، پسر او، ژزف، لغوی، پرتستان، مولد آژن است. (1540- 1609 میلادی)
لغت نامه دهخدا
(اِ رِ / رْ)
ازارپای. آنچه در پا کنند چون شلوار و تنبان. (رشیدی) (سروری). شلوار و تنبان. (برهان) : گفت زود بدوزید پیراهن و ازارپای صوفیان. (اسرار التوحید ص 95). اوسطش (اوسط چیزی که بزن دهند) سه جامه باشد: پیراهن و ازارپای و مقنع. (تفسیر ابوالفتوح رازی).
چون گل درد ز جود تو پیراهن حریر
دریا چو سرو آنکه ندارد ازارپا.
کمال اسماعیل.
چون کبک آنکه موزه ندارد هرآینه
در پای میکشد چو کبوتر ازارپای.
کمال اسماعیل.
و مؤلف آنندراج گوید: باید دانست چنانکه دستار مخصوص است بسر همچنین ازار مخصوص است بپای پس احتیاج نماند باینکه مضاف کنند بسوی پا و سرمگر آنگاه که زیادت تصریح منظور باشد و اینکه بفک اضافه هم آمده از جهت کثرت استعمال است
لغت نامه دهخدا
(اِ)
قضائی است در آرناودستان در سنجاق برات از ولایت یانیه و در جانب جنوب شرقی برات که سمت مرکزیت دارد، و از 63 دهکده مرکب است. مرکز آن را چوروووده خوانند این محل یک دارالحکومه و 3 کاروانسرا دارد و در هر پنجشنبه یک بازار مکارۀ هفته ترتیب داده میشود. قضای مزبور بین دو کوه واقع شده و در واقع وادی نهر برات است و اکثر اراضی آن لم یزرع و از زمینهای شوره زار مستور است و محصولات آن بسیار کمست. سکنۀ وی کم وبیش بکشاورزیهای جزئی اشتغال دارند. در این قضا فقط دو باب مکتب صبیان دیده میشود و همه اهالی مسلمانند. (قاموس الاعلام ترکی) ، متعلق بمدارس قرون وسطی: فلسفۀ اسکلاستیک. چون در قرون وسطی بحث علمی وحکمی تقریباً یکسره منحصر بود بآنچه در مدارس دیر وکلیسا واقع میشد و تعلیمات مقید بود بقیود مدارس مزبور یعنی دستور اولیای دین مسیح و مدرسه را بزبان لاتینی اسکولا میگفتند از اینرو کلمه علم و حکمت آن دوره را منتسب به اسکولا کرده اسکولاستیک نامیده اند. علم و حکمت اسکولاستیک خصایصی داشته که هرگاه این کلمه گفته میشود آن خصایص جلوه میکند و مختصر آن این است:
خصایص اسکلاستیک: نخست بطور کلی تحقیقات علمی و حکمی برای اثبات اصول دین و استوار ساختن عقاید بود نه کشف حقایق، تا آنجا که اولیاء دین بصراحت میگفتند ایمان بر عقل مقدم است یعنی برای ایمان فهم لازم نیست اوّل باید ایمان آورد سپس درصدد فهم برآمد، چه تا ایمان نباشد فهم حاصل نشود. بنابراین اهتمام اهل تحقیق همه متوجه بود باینکه عقل را خادم ایمان قرار دهند و علم را با احکام دین سازگار کنند چه اصول دین که از جانب خداوند بانسان افاضه شده البته حق است و عقل را نرسد که منکر آن شود. دوم استقلال فکرو آزادی رأی در کار نبود. در آغاز امر، اتکاء و استناد همه بر مندرجات کتب مقدس و احکام و تعلیمات اولیاء دین بود، و هرکس از آن تعلیمات بیرون میشد گرفتار تکفیر و حبس و آزار میگردید یا میبایست توبه و استغفار و آنچه را گفته و نوشته انکار کند و کسانی که بواسطۀ تخطی از احکام اولیای دین گرفتار عقوبت گردیده یا بقتل رسیده اند و زنده سوزانیده شده اند بسیارند. و همچنین مکرر اتفاق افتاده که کتب و رسائل را بواسطۀ مخالفت با اصول دین سوزانیده اند. پس از آنکه اهل تحقیق متوجه تعلیمات حکمای پیشین شدند و آراء ایشان را با احکام اولیاء دین موافق ساختند تعلیمات مزبورهمان کیفیت پیدا کرد، و اگر کسی نظری مخالف رای ارسطو اظهار میداشت کفر گفته بود. نتیجه اینکه تحقیق علمی بجای آنکه مبتنی بر مشاهدات و تجربیات و تعقل و مطالعه در امور و حقایق و واقعیات باشد همه مبتنی بر گفته های پیشینیان بود و افکار جدید ظاهر نمیساختند واصول و حقایق تازه نمی جستند. تنها تعلیمات دانشمندان گذشته را مسلم دانسته مأخذ میگرفتند و همواره موضوع بحث قرار میدادند. سوم چون اصول و مبانی علمی موضوع نظر و تفتیش و تحفص نمی توانست واقع شود قوه عقلی فقط متوجه مباحثه و مناظره و مجادله بود، و همواره بازار بحث منطقی را گرم داشتند، و دل خود را بالفاظ خوش میکردند. موضوع مباحثات هم از این قبیل بود: آیاعلم خدا افزایش پذیر هست یا نه ؟ آیا کبوتری که روح القدس بصورت او درآمد حیوان واقعی بود؟ اقنوم اول که نازاده است آیا این خاصیت ذاتی اوست ؟ حضرت عیسی را چون بدار کشیدند دست و پا و پهلویش را مجروح کردند بعدکه دوباره زنده شد آیا جای زخمهای او باقی بود؟ پیش از خلقت آدم فرشتگان کجا منزل داشتند؟ حضرت آدم هنگام هبوط بچه قد و قامت بود؟ نخستین حکیم اسکلاستیک، اسکت اریژن را میدانند (نیمۀ مائۀ سوم میلادی) ، پس از او از آنسلم، آلبر کبیر و تماس آکن باید نام برد. رجوع بسیر حکمت در اروپا ج 1 ص 109 ببعد شود
لغت نامه دهخدا
(اَکَ)
موضعی در دابو (آمل مازندران). (سفرنامۀ مازندران و استرآباد رابینو ص 112 بخش انگلیسی)
لغت نامه دهخدا
(اِ رَ)
منسوب به اسکارن، قریه ای از قراء صغد سمرقند. (سمعانی). رجوع به اسکارن شود
لغت نامه دهخدا
(اِ)
توفیق افندی. مدیر بخش کتب اروپائی در دارالکتب المصریه. او راست: نوابغ الاقباط و مشاهیرهم. وی در این کتاب تراجم نوابغ قبطیان رادر قرن نوزدهم در سیاست و علم و دین و ادب گرد آورده، جزء اول آن در مصر بسال 1910 میلادی بطبع رسیده و جزءدوم بسال 1914 میلادی (معجم المطبوعات ج 1 ستون 436) ، بی حرکت ساختن حرف را. (منتهی الارب). بی حرکت کردن حرف. ساکن خواندن و بی حرکت ادا کردن حرفی. ضدقلقله. عبارت است از سلب حرکت در مواردی که حرف موقوف ٌعلیه کسره یا فتحه یا ضمه داشته باشد، و حروف اسکان 23 است (یعنی همه حروف غیر از پنج حرف ج، د، ق، ط، ب) ، جای دادن کسی را در خانه. (منتهی الارب). در جای فروآوردن. (تاج المصادر بیهقی) : صلی الله علیه صلوه اسکنه بها فی جنات النعیم. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 300) ، مسکین گردانیدن، مسکین شدن. (منتهی الارب) ، آرامیدن. (زوزنی) (ترجمان القرآن جرجانی)
لغت نامه دهخدا
(اِ)
رودخانه ای است در جهت شمالی فرانسه که در ایالت پادکاله سرچشمه گرفته بعد از طی یک مسافت 100 هزارگزی به رود اسکو میریزد و مسافت 80 هزارگزی از این رود را بوسیلۀ سدّها قابل کشتی رانی کرده اند
لغت نامه دهخدا
(اُ)
اوّل. یکی از سلاطین سوئد، متولد 1799 میلادی و متوفای 1850. وی پسر ژنرال موسوم به برنادوت است که او را بنام شارل چهاردهم بر تخت سوئد نشاندند. اسکار در سنۀ 1844 میلادی جانشین پدر گردید. این پادشاه بترقی و تعالی کشور تمایل بسیار داشت. صنایع و امور عام المنفعه را ترویج و نظامات و قوانین را اصلاح و تعدیل کرد و پیش از جلوس بعضی آثار مربوط بتربیت عمومی و قوانین جزا بوجود آورد
لغت نامه دهخدا
تصویری از اسکارپمان
تصویر اسکارپمان
فرانسوی تنده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اسکارید
تصویر اسکارید
فرانسوی کرم روده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اسکار
تصویر اسکار
کسی را مست کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اسکاریس
تصویر اسکاریس
فرانسوی کرم روده
فرهنگ لغت هوشیار
((اُ))
جایزه ای که از طرف آکادمی هنرهای سینمای آمریکا به عوامل مختلف تولید فیلم تعلق می گیرد
فرهنگ فارسی معین
روستایی از دهستان چهاردانگه ی، سورتچی ساری
فرهنگ گویش مازندرانی