جدول جو
جدول جو

معنی اسوکی - جستجوی لغت در جدول جو

اسوکی
یکی از قبایل لر. (تاریخ گزیده چ لندن ج 1 ص 539)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از اسکی
تصویر اسکی
نوعی ورزش به صورت سرخوردن روی برف، چمن یا آب که با استفاده از وسایل مخصوص انجام می شود
فرهنگ فارسی عمید
محلی کنار دوراهی حرمک به زابل میان گردی چاه و شهرسوخته در 37500 گزی دوراهی حرمک واقع است
لغت نامه دهخدا
(اَ)
اشوکا. پادشاه هند. وی از سال 263 تا 226 یا 260 تا 223 قبل از میلاد سلطنت کرد. و مروج دین بودا بود. کتیبه ای از این پادشاه به دست آمده که وفات بودا از آن به سال 480 قبل از میلاد مستفاد می شود. دین بودا در عهد این پادشاه مقتدر از حدود هند تجاوز و به واسطۀ مبلغین از شمال غربی تا کشمیر و قندهار و کابل نفوذ کرد و متدرجاً به سواحل جیحون رسید. (یشتها تألیف پورداود ج 2 صص 29-30). و رجوع به ایران در زمان ساسانیان ترجمه رشید یاسمی ص 21 شود
لغت نامه دهخدا
(اَ)
نوعی سلیخه
لغت نامه دهخدا
(اِ)
آلت چوبین برای سریدن روی برف. پاچله، اسکیجه (قضای...) قضائی است در انتهای جنوب شرقی ولایت ادرنه، از طرف مشرق به کوملجنه و از سوی شمال بقضای اریدره و از سوی مغرب بولایت سالونیک و از جانب جنوب به بحرالجزائر محدود و محاط میباشد و پنج ناحیۀ ذیل را در بر دارد: صقارقیا، یصی اوران، چلبو، ینیجه، ینی کوی و در بین اینها ینیجه و ’قره صونیجه سی’ معروف و دارای اهمیت بسیار است. از نظر وسعت هم از مرکز قضا بزرگتر است و تجارت آن رونق دارد و مخصوصاً محصولات تنباکوی آن در کثرت و نفاست مشهور و معروف میباشد. قضای اسکیجه بسیار حاصل خیز و مساعد برای کشت و زرع است، حبوبات و محصولات متنوعۀ آن بحد وفور میرسد اما اصل منبع ثروت اهالی محصولات تنباکوست که بهترین نوع آن است و از همه تنباکوها که در ممالک عثمانیه بعمل می آید بهتر و مرغوبتر و جزو صادرات میباشدو در تمام آفاق شهرت دارد. (از قاموس الاعلام ترکی)
لغت نامه دهخدا
(اَ)
قدیم.
لغت نامه دهخدا
(اَ)
یکی از طوایف ساکن آمل. (سفرنامۀ مازندران و استراباد رابینو ص 36) ، یکی از شهرهای یونانی متعلق به آتن. (ایران باستان ص 1118)
لغت نامه دهخدا
عزادار، سوکوار:
هوا شد چو سوکی ز گرد نبرد
زمین چون پر از خون تن کشته مرد،
اسدی،
بسان تن بی روان بد زمین
هوا چون دژم سوکیی دل غمین،
اسدی
لغت نامه دهخدا
دهی است از دهستان مال اسد بخش چقلوندی شهرستان خرم آباد، دارای 120 تن سکنه، آب آن از چشمه ها، محصول آنجا غلات، صیفی، لبنیات، شغل اهالی زراعت و گله داری است، ساکنین از طایفۀ مال اسد هستند و در زمستان به قشلاق میروند، (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا
تصویری از اسکی
تصویر اسکی
آلتی چوبین برای سر خوردن روی برف، اسکی بازی
فرهنگ لغت هوشیار
((اِ))
یکی از ورزش های زمستانی که با کفش و چوب مخصوص روی برف ایستاده سر می خورند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اوکی
تصویر اوکی
Ok
دیکشنری فارسی به انگلیسی
جرقه
فرهنگ گویش مازندرانی