جدول جو
جدول جو

معنی اسمعیل - جستجوی لغت در جدول جو

اسمعیل
(پسرانه)
اسماعیل، آنکه خدا او را شنید، نام پسر ابراهیم (ع) و هاجر
تصویری از اسمعیل
تصویر اسمعیل
فرهنگ نامهای ایرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از اسماعیل
تصویر اسماعیل
(پسرانه)
آنکه خدا او را شنید، نام پسر ابراهیم (ع) و هاجر
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از استریل
تصویر استریل
بی فایده، بی ثمر، ضد عفونی شده
فرهنگ لغت هوشیار
هفت پیشوایی هفت گرایان (گویند مدار احکام ائمه بر هفت است مانند ایام هفته و آسمان های هفتگانه و ستارگان سبعه فضل بن شادان نیشابوری) منسوب به اسماعیل بن ابراهیم ع، منسوب به اسماعیل بن جعفر صادق ع پیرو آیین اسماعیلیه، جمع اسماعیلیان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ارمایل
تصویر ارمایل
(پسرانه)
ارمانک
فرهنگ نامهای ایرانی
جمع افعال، پویه ها جمع افعال جمع الجمع. فعل فعلها کنشها کردارها. یا افاعیل عروضی. ارکان عروضی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اسماعیلی
تصویر اسماعیلی
هر یک از پیروان فرقۀ اسماعیلیه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از استریل
تصویر استریل
ویژگی چیزی که با وسایل مخصوص میکروب هایش را کشته باشند، عاری از میکروب، ضدعفونی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از افاعیل
تصویر افاعیل
در علم عروض ارکان و اجزای اوزان شعر (فعولن، مفاعیلن، مستفعلن و فاعلاتن) که بقیۀ اجزا از این ها گرفته می شود، فعل
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از استریل
تصویر استریل
((اِ تِ))
بی ثمر، بی بار، عقیم، نازا، سترون (واژه فرهنگستان)، عاری از میکروب
فرهنگ فارسی معین
تصویری از افاعیل
تصویر افاعیل
جمع افعال، جج فعل، فعل ها، کنش ها، کردارها
فرهنگ فارسی معین
تصویری از استریل
تصویر استریل
Sterile
دیکشنری فارسی به انگلیسی
สเตอริไลซ์
دیکشنری فارسی به تایلندی
অপরিষ্কার
دیکشنری فارسی به بنگالی
نشگرده: ابزاری است که کفشگران و شیرازه بندان و پوسته گران با آن چرم را می برند و می تراشند اسکنه گزن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ازعیل
تصویر ازعیل
شادمان
فرهنگ لغت هوشیار