جدول جو
جدول جو

معنی اسلوتر - جستجوی لغت در جدول جو

اسلوتر
(اِ تِ)
کلاوس. حجار فلامانی در مائۀ 14 و 15 میلادی سازندۀ چاههای موسی
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از اسکورت
تصویر اسکورت
مشایعت، همراهی، هیئت مشایعت کنندگان، گروهی که برای محافظت یا احترام همراه شخص مهمی حرکت می کنند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از استوار
تصویر استوار
محکم، پایدار، پابرجا، سخت، برای مثال تا نکنی جای قدم استوار / پای منه در طلب هیچ کار (نظامی۱ - ۷۰)
راست و درست، امین، مورد اعتماد،
در امور نظامی درجه داری که دارای درجه ای بالاتر از گروهبان یکم و پایین تر از ستوان سوم است
استوار داشتن: برقرار داشتن، اطمینان داشتن، باور داشتن، امین شمردن
استوار ساختن (کردن): محکم کردن، تایید کردن
فرهنگ فارسی عمید
(اِ لُ تِ)
نام دو تن از اعزۀ نصاری. (از قاموس الاعلام ترکی ج 2)
لغت نامه دهخدا
(اِ لُ تِ)
نام یکی از پاپهاست. وی به سال 175م. پاپ شد و در زمان دو امپراتور موسوم به مارک اورل و کومود مدت 15 سال سمت پاپی داشت و نصرانیت را به انگلستان آورد. مرگ وی به سال 192م. اتفاق افتاده. عید 26 مه بنام اوست. (از قاموس الاعلام ترکی ج 2)
لغت نامه دهخدا
تصویری از اسپوار
تصویر اسپوار
اسوار سوار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از استوار
تصویر استوار
پایدار، ثابت، متقن، پا برجا، راسخ، متین، محکم، امین
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اسکورت
تصویر اسکورت
عده ای سربازمستحفظ وملازم رکاب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اولیتر
تصویر اولیتر
اصول انسانیت، مکتب انسان گرائی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اسکوتر
تصویر اسکوتر
((اِ تِ))
روروک، چرخ پایی، وسیله بازی بچه ها با دو چرخ کوچک و یک دسته بلند و یک کف مستطیل شکل که با یک پا روی آن تکیه می کنند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از استوار
تصویر استوار
((اُ تُ))
محکم، پایدار، سخت، مورد اعتماد، امین، درجه ای در ارتش، میان گروهبان و افسریار
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اسکورت
تصویر اسکورت
((اِ کُ))
مشایعت، همراهی، عده ای سرباز مسلح که برای محافظت یا احترام، همراه شخصیت مهمی حرکت می کنند، همروان (واژه فرهنگستان)
فرهنگ فارسی معین
تصویری از استوار
تصویر استوار
حازمٌ
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از استوار
تصویر استوار
Steadfast
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از استوار
تصویر استوار
fidèle
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از استوار
تصویر استوار
непоколебимый
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از استوار
تصویر استوار
יציב
دیکشنری فارسی به عبری
سبکی، سبک
دیکشنری اردو به فارسی
تصویری از استوار
تصویر استوار
ثابت
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از استوار
تصویر استوار
অটল
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از استوار
تصویر استوار
thabiti
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از استوار
تصویر استوار
kararlı
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از استوار
تصویر استوار
확고한
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از استوار
تصویر استوار
固い
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از استوار
تصویر استوار
teguh
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از استوار
تصویر استوار
अडिग
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از استوار
تصویر استوار
standhaft
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از استوار
تصویر استوار
มั่นคง
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از استوار
تصویر استوار
standvast
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از استوار
تصویر استوار
firme
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از استوار
تصویر استوار
fermo
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از استوار
تصویر استوار
firme
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از استوار
تصویر استوار
niezłomny
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از استوار
تصویر استوار
непохитний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از استوار
تصویر استوار
忍耐的
دیکشنری فارسی به چینی