جدول جو
جدول جو

معنی اسروشنیه - جستجوی لغت در جدول جو

اسروشنیه
(اُ شَ نی یَ)
تأنیث اسروشنی، منسوب به اسروشنه: فدعا الافشین بدفتر من دفاتر اسروشنیهفاخرج منه نحواً من عشرین اسماً و وجه الی الصیادلهمن یطلب منهم ادویه مسماه بتلک الاسماء. (تاریخ الحکماء قفطی چ لیبسک ص 189) (عیون الانباء ج 1 ص 157)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از اسروشنی
تصویر اسروشنی
از مردم اسروشنه
فرهنگ فارسی عمید
(اُ شَ)
منسوب به اسروشنه و گروهی از علماء در هر فن از آنجا برخاسته اند. (انساب سمعانی)
لغت نامه دهخدا
(اُ شَ نَ / اَ شَ نَ / اِ رَ شَ نَ)
نام شهری است از ماوراءالنهر. (جهانگیری) (برهان). شهری است از بناهای گشتاسب به ماوراءالنهر. (انجمن آرای ناصری). شهری بزرگ وراء سمرقند، دون سیحون. (انساب سمعانی). یاقوت گوید: اسروشنه بالفتح ثم السکون و ضم الراء و سکون الواو و فتح الشین المعجمه و نون کذا ذکره ابوسعد بالسین المهمله بعد الهمزه و الاشهر الأعرف ان ّ بعد الهمزه شین معجمه و سنذکره هناک باتم ّ مما ذکرناه هنا. و هی مدینه بماوراءالنهر. (معجم البلدان: تینه). رجوع بمجمل التواریخ و القصص ص 357 و 480 و فهرست تاریخ سیستان و فهرست نزهه القلوب ج 3 و سروشنه در همین لغت نامه و اشروسنه شود
لغت نامه دهخدا
(اُ سَ نی یَ)
رجوع به اسروشنیه شود
لغت نامه دهخدا
(خُ رَ / رُ نی یَ)
نام یک نوع پولی بوده است که از زر می ساخته اند. (نقود ص 67)
لغت نامه دهخدا
(نی یَ)
گردنه ای است به قرب طبریه و از آن به کوه طور بالا میروند. (یاقوت)
لغت نامه دهخدا
بسریانی زعرور است. (فهرست مخزن الادویه). ارونیا
لغت نامه دهخدا