جدول جو
جدول جو

معنی اسر - جستجوی لغت در جدول جو

اسر
ریسمان، زورمندی، بستن، گرفتارکردن، آفرینش شاشبند بند آمدن پیشاب آبگینه شیشه برده کردن اسیر کردن باسیری در آوردن، بردگی اسیری، زورمندی، توانایی
فرهنگ لغت هوشیار
اسر
به اسیری گرفتن، اسیر کردن، بردگی، اسیری
تصویری از اسر
تصویر اسر
فرهنگ فارسی عمید
اسر
((اَ سْ))
بند کردن، به اسیری گرفتن، بردگی، اسارت
تصویری از اسر
تصویر اسر
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از اسری
تصویر اسری
جمع اسیر، بردگان حرکت در شب حرکت در شب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اسرع
تصویر اسرع
شتاب تر، تند تر، زودتر، تیزتر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اسرب
تصویر اسرب
پارسی تازی شده اسرب سرب از توپال ها سرب رصاص اسود ارزیز
فرهنگ لغت هوشیار
به شب پیمودن، شب گشت جمع اسیر اسیران بندیان بردگان گرفتاران. بشب راه رفتن در شب سیر کردن، به سر در آوردن، کسی را در شب، معراج محمدبن عبدالله ص یا حدیث اسرا. حدیث معراج، جمع اسیر، بندیان گرفتاران جمع اسیر اسیران بندیان بردگان گرفتاران، جمع اسیر اسیران بندیان بردگان گرفتاران
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اسرا
تصویر اسرا
(دخترانه)
در گویش سمنان اشک
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از اسره
تصویر اسره
خاندان، دودمان، عائله، خانواده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اسرع
تصویر اسرع
سریع تر، تندتر، باشتاب تر، تیزتر، چالاک تر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اسرا
تصویر اسرا
اسیرها، زندانیها، گرفتاران، جمع واژۀ اسیر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اسرب
تصویر اسرب
سرب، فلزی نرم، چکش خور، قابل تورق و کم دوام به رنگ خاکستری که در مجاورت هوا تیره و در ۳۲۷ درجه سانتی گراد حرارت ذوب می شود. برای ساختن ساچمه، گلوله، حروف چاپخانه و روکش سیم های برق به کار می رود
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اسری
تصویر اسری
اسیرها، گرفتارها، بندی ها، زندانی ها، کسانی که در جنگ به دست دشمن گرفتار شود، جمع واژۀ اسیر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اسری
تصویر اسری
((اَ را))
جمع اسیر، بردگان، اسیران
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اسرع
تصویر اسرع
تندتر، زودتر، تندرو تر
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اسرا
تصویر اسرا
هفدهمین سورۀ قرآن کریم، مکی، دارای ۱۱۱ آیه، بنی اسرائیل، سبحان، سیر دادن در شب، در شب راه رفتن، در شب سیر کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تاسر
تصویر تاسر
بهانه کردن، درنگ کردن بهانه آوردن، درنگیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اسروع
تصویر اسروع
رزبنک، لارو
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اسروجه
تصویر اسروجه
سخن دروغ
فرهنگ لغت هوشیار
سرب سوخنه که آنرا بتفسانند تا سرخ شود و نمک بر آن کنند سلیقون زرگون سرنج، اسفیداج سوخته خاکستر قلعی و سرب وقتی که سخت سوخته باشد سپیده، رنگی است که نقاشان بکار برند سرنج طبقی است بی کناره که در هنگام جشن بر دو دست میگیرند و بر هم میزنند تا از آن آواز بر آید سنج
فرهنگ لغت هوشیار
جمع اسرائیلیه روایتها و اخباری که از بنی اسرائیل در اخبار اسلامی آورده اند و غالبا خرافی و بی اساس است
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اسرائیلی
تصویر اسرائیلی
منسوب به اسرائیل، یهودی، کلیمی
فرهنگ لغت هوشیار
لقب یعقوب پیغمبر، اخذ شده از عبری یعنی بنده خدا، نام فلسطین اشغالی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اسراییل
تصویر اسراییل
عبری بر گزیده خدا بنده خدا
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اسرامیشی کردن
تصویر اسرامیشی کردن
نگاهداشتن حفظ کردن
فرهنگ لغت هوشیار
اسرافین، فرشته صور، صاحب صور، خداوند صور، یکی از فرشتگان مقرب مامور دمیدنروح باجسام و نفخ صور در روز رستاخیز
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اسرافکار
تصویر اسرافکار
کسی که گزاف خرج کند، مسرف، مبذر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اسراف کردن
تصویر اسراف کردن
تبذیر کردن زیاده روی کردن، ولخرجی کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اسراف
تصویر اسراف
به لغت سزیانی، عبد، بنده وبیهوده خرج کردن
فرهنگ لغت هوشیار
شتافتن، شتابانیدن، تیزگامی شتافتن شتاب کردن، شتاباندن بشتاب وا داشتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اسراش
تصویر اسراش
پارسی تازی گشته سریش بیخ گیاهی است
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اسرارآمیز
تصویر اسرارآمیز
رازگونه رازیک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اسرار آمیز
تصویر اسرار آمیز
آمیخته برازها و پوشیدگیها درآمیخته برمز و راز
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اسرار
تصویر اسرار
رازها، ج سر پنهان وپوشیده کردن پنهان وپوشیده کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اسراج
تصویر اسراج
زین بر نهادن، افروختن چراغ گرفتن، آراستن
فرهنگ لغت هوشیار