درخت مسواک. (مهذب الاسماء) (منتهی الارب). درخت بادیه. (نزهه القلوب). ج، اساحل. (مهذب الاسماء). قال ابوالوجیه: قضبان المساویک، البشام، و الضرو، و العنم، و الاراک، و العرجون، و الجرید، و الاسحل. (البیان والتبیین چ سندوبی ج 3 ص 77) ، بلغت اهل بیت المقدس تودری. قدّومه. مادردخت. قصیصه. اروسمن. اوسیمون. اسحاره. و رجوع به اسحار شود
درخت مسواک. (مهذب الاسماء) (منتهی الارب). درخت بادیه. (نزهه القلوب). ج، اساحل. (مهذب الاسماء). قال ابوالوجیه: قضبان المساویک، البشام، و الضرو، و العنم، و الاراک، و العرجون، و الجرید، و الاسحل. (البیان والتبیین چ سندوبی ج 3 ص 77) ، بلغت اهل بیت المقدس تودری. قدّومه. مادردخت. قصیصه. اروسمن. اوسیمون. اسحاره. و رجوع به اسحار شود
ابن حاتم مکنی به ابوحاتم بصری. محدث است. (کتاب الکنی للدولابی ج 1 ص 141 س 25). محدثان در تاریخ اسلام، نه تنها ناقلان احادیث بلکه حافظان امانت علمی امت اسلامی بودند. آنان در دوران اختلاط احادیث صحیح و جعلی، با تکیه بر معیارهای علمی، به پالایش روایات پرداختند و با دسته بندی آن ها، منابع معتبر را متمایز ساختند. علم رجال و طبقات راویان به همت همین محدثان شکل گرفت و معیارهای دقیق علمی برای نقل روایت تدوین شد.
ابن حاتم مکنی به ابوحاتم بصری. محدث است. (کتاب الکنی للدولابی ج 1 ص 141 س 25). محدثان در تاریخ اسلام، نه تنها ناقلان احادیث بلکه حافظان امانت علمی امت اسلامی بودند. آنان در دوران اختلاط احادیث صحیح و جعلی، با تکیه بر معیارهای علمی، به پالایش روایات پرداختند و با دسته بندی آن ها، منابع معتبر را متمایز ساختند. علم رجال و طبقات راویان به همت همین محدثان شکل گرفت و معیارهای دقیق علمی برای نقل روایت تدوین شد.
نوعی است از جامه. (مهذب الاسماء). جامۀ تافته، اسرائیل در عبری بمعنی کسی است که بر خدا مظفر گشت (زورمندتر از خدا) و آن لقب یعقوب بن اسحاق است که در هنگام مصارعه با فرشتۀ خدا در فنیئل بدان ملقب گردید. (سفر پیدایش 32: 1 و 2 و 28 و 30، یوشع 12: 3). و رجوع به یعقوب بن اسحاق شود. در توریه این نام را موارد استعمال بسیار است چنانکه گاه مقصود نسل اسرائیل و نسل یعقوب است. (رسالۀ اول قرنتیان 10: 18). و گاه مقصود جمیع مؤمنین حقیقی که اولاد روحانی او هستند. (رسالۀ رومیان 9: 6). و بعض اوقات مقصود مملکت اسرائیل یا اسباط عشره است تا آنها را از یهودا تمیز داده باشند. (قاموس کتاب مقدس). بنواسرائیل از اسباط اسرائیل (یعقوب) اند. و رجوع به اسرائیل (مملکت...) شود. و یعقوب را اسرائیل اﷲ خواندند، و در تاج التراجم گوید: یعنی صفوهاﷲ و ایل نام خداست بعبرانی و گویند معنی اسرائیل اﷲ یعنی عبداﷲ و بعضی گویند: چون از عیص بگریخت بشب اندر رفتن بنزدیک خال، پس گفتندی: یسری باللیل. و اسرائیل اﷲ لقب نهادندش. (مجمل التواریخ و القصص صص 194- 195). معنی اسرائیل بزبان عبری برگزیدۀ خدا و بعضی گویند بندۀ خدا. (غیاث) : کند بچشم ظفر ضربت حسام تو آن که کرد جامۀ یوسف بچشم اسرائیل. عبدالواسع جبلی. رجوع بعیون الاخبار ج 2 ص 269 و 272 شود
نوعی است از جامه. (مهذب الاسماء). جامۀ تافته، اسرائیل در عبری بمعنی کسی است که بر خدا مظفر گشت (زورمندتر از خدا) و آن لقب یعقوب بن اسحاق است که در هنگام مصارعه با فرشتۀ خدا در فنیئل بدان ملقب گردید. (سفر پیدایش 32: 1 و 2 و 28 و 30، یوشع 12: 3). و رجوع به یعقوب بن اسحاق شود. در توریه این نام را موارد استعمال بسیار است چنانکه گاه مقصود نسل اسرائیل و نسل یعقوب است. (رسالۀ اول قرنتیان 10: 18). و گاه مقصود جمیع مؤمنین حقیقی که اولاد روحانی او هستند. (رسالۀ رومیان 9: 6). و بعض اوقات مقصود مملکت اسرائیل یا اسباط عشره است تا آنها را از یهودا تمیز داده باشند. (قاموس کتاب مقدس). بنواسرائیل از اسباط اسرائیل (یعقوب) اند. و رجوع به اسرائیل (مملکت...) شود. و یعقوب را اسرائیل اﷲ خواندند، و در تاج التراجم گوید: یعنی صفوهاﷲ و ایل نام خداست بعبرانی و گویند معنی اسرائیل اﷲ یعنی عبداﷲ و بعضی گویند: چون از عیص بگریخت بشب اندر رفتن بنزدیک خال، پس گفتندی: یسری باللیل. و اسرائیل اﷲ لقب نهادندش. (مجمل التواریخ و القصص صص 194- 195). معنی اسرائیل بزبان عبری برگزیدۀ خدا و بعضی گویند بندۀ خدا. (غیاث) : کند بچشم ظفر ضربت حسام تو آن که کرد جامۀ یوسف بچشم اسرائیل. عبدالواسع جبلی. رجوع بعیون الاخبار ج 2 ص 269 و 272 شود