- استیحاد
- تک گرایی، تک ماندن
معنی استیحاد - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
آتش افروختن، افروخته شدن
کنام ساختن (کنام جایگاه ستور و جانوران حظیره)
رسیدن به آبخورد، رساندن به آبخورد، کالاآوردن از برونمرز
اندوهگینی، نهازیدن (وحشت کردن واهمه کردن)، آزردگی رنجیدگی آزردن آزرده شدن تنگدل شدن، آزردگی تنگدلی، دچار وحشت شدن رمیدن، وحشت
ترسیدن، رمیدن
بزرگ دوده ای را کشتن، مهتر زنان را به زنی خواستن
بخودی خود کار کردن، به خودی خود به کاری قیام کردن، خودکامگی، خود سری، خیره رائی
میانه روی خواستن طلب اقتصاد کردن
هموار گردیدن، کار پیاپی
تباهیگری، تباهاندن، تباهیدن
تک نشینی جدا نشینی، یکه گزینی، تک کاری به تنهایی کارکردن تنها شدن بچیزی تنها رفتن پی کاری، تنها کردن کاری را، تنهایی خواستن خواستار تنهایی بودن، کسی را از میان گروه به تنهایی بر گزیدن
گشتن جویی گشتن خواهی (گشن فحل نرینه ای که آماده برای جهیدن بر مادینه است)، خرمانرینگی جهیدن بر مادینه دو پایه است و نرینه و مادینه دارد
شیر نمایی شیری نمودن (شیر اسد)
درنگی خواستن
دستور گماردن دستور گرداندن، به دستوری پرداختن ویچیری (وزیری)، گرد کردن و بردن
دلیری پس از ترس، توانایی پس از سستی یاری خواستن استعانت جستن، توانا گردیدن بعد از سستی دلیری کردن پس از ترس
یاری خواستن
فراخراه جستن، فراخ شدن
فراخوانی برای یگانگی فراخواندن کسانی را برای بهم آمدن در خواست ملحق گردیدن بهم کردن، دعوی کردن که فرزند از آن من است بخود نسبت دادن
حاضر آمدن، خواستن، بگواهی خواندن، گواهی خواستن
یاری خواستن
یاری جستن یاری جویی
راه جستن، پندخواهی ارشاد طلبیدن راهنمایی خواستن طلب هدایت کردن راه راست جستن،جمع استرشادات
طلب باز پس چیزی کردن
مهربانی کردن
فراروی جا به جایی
پیمان خواهی
آمادگی کردن، محیا شدن، آمادگی، آماده شدن
استعجاب شگفت کردن شگفتی نمودن عجیب شمردن در شگفت شدن بشگفت آمدن، شگفتی تعجب
گریز دروغین، روانی کار، کناره پردازی: از زمینه سخن بیرون رفتن از پیش دشمن گریختن برای فریفتن او، شمول خواستن، از مطلب دور افتادن، گوینده یا نویسنده ضمن مدح یا هجو یا تغزل از مطلب اصلی خارج شود و بمضمون دیگر بپردازد آنگاه باز بمضمون نخستین باز گردد
شوخی خواستن خنده جویی
باز تندرستی: تندرستی پس از بیماری
هم نشین خواستن، یاری خواستن، با خود داشتن، پیشین روایی: دستور یا فرمان پیشین و گذشته را هم اکنون پذیرفتن و روا داشتن دشوار شدن کار بهمراهی خواستن بصحبت و همدلی خواستن، یاری خواستن، همراه بردن با خود داشتن، باقی داشتن چیزی به حالت سابق آن آنکه امر مورد شکی را بر حالت سابق آن از جهت آثار حقوقی ثابت بداریم. بنابراین سه رکن دارد: یقین بان در رمان سابق، شک بان در زمان بعد، ثابت داشتن آثار یقین در زمان شک، جمع استصحابات