معنی استیاد استیاد (مُ اَ) مهتر قومی را کشتن یا او را اسیر کردن. (منتهی الارب). کشتن رئیس و سید خویش. مهتر قومی را کشتن و یا (به) اسیری گرفتن. (تاج المصادر بیهقی) ، اجاره کردن، اجاره داری. و استجاره به جای استیجار غلط است لغت نامه دهخدا