شهری حصین در ولایات سارد (ایطالیا) ، و آن کرسی ناحیتی است بهمین نام، در ملتقای دو نهر تانار و بوربو بمسافت 360 میلی جنوب شرقی تورن با راه آهن. و ایستگاه راه آهن دارد و از صنایع آن منسوجات حریر و پشم است و تجارت آن با منسوجات مذکور و ابریشمینه و شراب است. در عهد رومیان این شهر بسیار مستحکم بود و در قرون وسطی پایتخت جمهوریتی بود بهمین نام که استقلال خود را مدت 57 سال حفظ کرد و بواسطۀ برجهای صدگانه خود که سی تای آنها تاکنون باقی است، از اهم جمهوری های ایطالیا محسوب میشد. دارای 32335 تن سکنه است. (ضمیمۀ معجم البلدان)
شهری حصین در ولایات سارد (ایطالیا) ، و آن کرسی ناحیتی است بهمین نام، در ملتقای دو نهر تانار و بوربو بمسافت 360 میلی جنوب شرقی تورن با راه آهن. و ایستگاه راه آهن دارد و از صنایع آن منسوجات حریر و پشم است و تجارت آن با منسوجات مذکور و ابریشمینه و شراب است. در عهد رومیان این شهر بسیار مستحکم بود و در قرون وسطی پایتخت جمهوریتی بود بهمین نام که استقلال خود را مدت 57 سال حفظ کرد و بواسطۀ برجهای صدگانه خود که سی تای آنها تاکنون باقی است، از اهم جمهوری های ایطالیا محسوب میشد. دارای 32335 تن سکنه است. (ضمیمۀ معجم البلدان)
استی. هستی. قدما گاهی در فعل ناقص ’است’ یائی مجهول می افزایند که معنی استمرار یا تمنی یا شرط یا شک و تردید از آن استنباط شود و غالباً ’استی’ را با ادات تشبیه و شک و تمنی مانند: چون و گوئی و پنداری و کاشکی و شاید و باید و حرف شرط آورده اند: ملک گفت اگرچنی
اَستی. هستی. قدما گاهی در فعل ناقص ’است’ یائی مجهول می افزایند که معنی استمرار یا تمنی یا شرط یا شک و تردید از آن استنباط شود و غالباً ’استی’ را با ادات تشبیه و شک و تمنی مانند: چون و گوئی و پنداری و کاشکی و شاید و باید و حرف شرط آورده اند: ملک گفت اگرچنی
بندری در روم قدیم، نزدیک مصب رود تیبر که اکنون از گل و لای دریا انباشته شده و در آنجا حفریات مهمی کرده اند، وبارسیده و مرگامرگی ناک یافتن جایی را. (منتهی الارب). وباناک و مهلک یافتن جای را. ناخوش آمدن هوا
بندری در روم قدیم، نزدیک مصب رود تیبر که اکنون از گل و لای دریا انباشته شده و در آنجا حفریات مهمی کرده اند، وبارسیده و مرگامرگی ناک یافتن جایی را. (منتهی الارب). وباناک و مهلک یافتن جای را. ناخوش آمدن هوا
آستین، آستین جامه، دهانۀ ظرف چرمی که با نخ بسته می شود مانند دهانۀ خیک، برای مثال خیز و پیش آر از آن می خوش بوی / زود بگشای خیک را استیم (خسروی - شاعران بی دیوان - ۱۸۰)
آستین، آستین جامه، دهانۀ ظرف چرمی که با نخ بسته می شود مانندِ دهانۀ خیک، برای مِثال خیز و پیش آر از آن می خوش بوی / زود بگشای خیک را استیم (خسروی - شاعران بی دیوان - ۱۸۰)
طرز، اسلوب، سبک، شیوه، نوعی مبل مجلل و دارای کنده کاری و نقوش برجسته، به سبک شاهان قدیم فرانسه نوعی فولاد که در برابر زنگ زدگی مقاومت می کند، آلیاژ فولادی زنگ نزن
طرز، اسلوب، سبک، شیوه، نوعی مبل مجلل و دارای کنده کاری و نقوش برجسته، به سبک شاهان قدیم فرانسه نوعی فولاد که در برابر زنگ زدگی مقاومت می کند، آلیاژ فولادی زنگ نزن
ریمی باشد که سر جراحت گاه چون فراهم آید خون فاسد درون وی ریم گردد و بدرد آید تا پاک بیرون نیاید از شر او ایمن نگردد. (حاشیۀ فرهنگ اسدی نخجوانی) (اوبهی). جراحتی است که مندمل شده باشد و در میان آن چرک مانده باشد و در بعضی نسخ اشتیم بشین معجمه به معنی ریمی است که در جراحت بمانده باشد. (سروری). در شرفنامه آن سرما باشد که بر جراحت زند و بیاماسد و در لسان الشعراء ریمی بود که از جراحت رود. (سروری). جراحتی را گویند که گزک شده باشدیعنی سرما خورده باشد و ورم و آماس کرده باشد و بعضی سرمائی را گویند که بر جراحت زند و بیاماساند. گویند اگر آن سرما در شبهای ماهتاب بر جراحت بهایم خوردالبته او را بکشد و بعضی جراحتی را گفته اند که سرش بهم آمده و درونش پر از چرک و ریم باشد و بدون نشتر زدن برنیاید و به معنی چرک و ریم جراحت هم آمده است. (برهان). خونی که در جراحت ریم بود. (رشیدی). مخفف آن ستیم و ستیم افصح بود. (مجمل اللغه) : گفت فردا نشتر آرم پیش تو خود بیاهنجم ستیم از ریش تو. رودکی (حفان) (رشیدی). وز دروغ تست در جانت دریغ وز ستم کاریست ریشت پرستیم. ناصرخسرو. امروز سیم گویند. و سیم کشیدن به معنی تاه شدن خستگی و ریش باشد بعلت مجاورت هوای سرد یا آب آلوده
ریمی باشد که سر جراحت گاه چون فراهم آید خون فاسد درون وی ریم گردد و بدرد آید تا پاک بیرون نیاید از شر او ایمن نگردد. (حاشیۀ فرهنگ اسدی نخجوانی) (اوبهی). جراحتی است که مندمل شده باشد و در میان آن چرک مانده باشد و در بعضی نسخ اشتیم بشین معجمه به معنی ریمی است که در جراحت بمانده باشد. (سروری). در شرفنامه آن سرما باشد که بر جراحت زند و بیاماسد و در لسان الشعراء ریمی بود که از جراحت رود. (سروری). جراحتی را گویند که گزک شده باشدیعنی سرما خورده باشد و ورم و آماس کرده باشد و بعضی سرمائی را گویند که بر جراحت زند و بیاماساند. گویند اگر آن سرما در شبهای ماهتاب بر جراحت بهایم خوردالبته او را بکشد و بعضی جراحتی را گفته اند که سرش بهم آمده و درونش پر از چرک و ریم باشد و بدون نشتر زدن برنیاید و به معنی چرک و ریم جراحت هم آمده است. (برهان). خونی که در جراحت ریم بود. (رشیدی). مخفف آن ستیم و ستیم افصح بود. (مجمل اللغه) : گفت فردا نشتر آرم پیش تو خود بیاهنجم ستیم از ریش تو. رودکی (حفان) (رشیدی). وز دروغ تست در جانت دریغ وز ستم کاریست ریشت پرستیم. ناصرخسرو. امروز سیم گویند. و سیم کشیدن به معنی تاه شدن خستگی و ریش باشد بعلت مجاورت هوای سرد یا آب آلوده
خاندان مشهور طابع و کتابفروش و محقق فرانسوی. مشهورترین افراد این خاندان از این قرارند: ربر، مولد پاریس. او راست: گنجینۀ زبان لاتین. وی پدر لغویین فرانسه است. (1503- 1559 میلادی) ، جزیه، دراهم الاسجاد، نوعی از درم که بر آن صورت صنم است که آنرا سجده میکردند. (منتهی الارب). درمهای خسروانی. (السامی فی الاسامی) (مهذب الاسماء). درمها که بر آن نقش چهرۀ خسرو پرویز بود و ایرانیان هر گاه چشم بر آن می افکندند نماز میبردند. بیرونی در الجماهر گوید: قال الاعشی: من یر هوذه یسجد غیر متئب اذا تعصب فوق التاج او وضعا له اکالیل بالیاقوت فصلها صواغها لاتری عیباً و لا طبعا. و ذلک ان کسری ابرویز کان اکرم هوذه بن علی بتاج فزعمت حنیفه انه لم یره احد من العرب الا سجد لکبریائه و لا احد من العجم الاّ سجد لصوره کسری فیه لرسمهم عند رؤیه صورته فی الدراهم. قال الاسود بن یعفر: من خمر ذی نطف اغن ّ منطق وافی بها بدراهم الاسجاد. (الجماهر بیرونی چ حیدرآباد ص 111 و 112)
خاندان مشهور طابع و کتابفروش و محقق فرانسوی. مشهورترین افراد این خاندان از این قرارند: رُبِر، مولد پاریس. او راست: گنجینۀ زبان لاتین. وی پدر لغویین فرانسه است. (1503- 1559 میلادی) ، جزیه، دراهم الاسجاد، نوعی از درم که بر آن صورت صنم است که آنرا سجده میکردند. (منتهی الارب). درمهای خسروانی. (السامی فی الاسامی) (مهذب الاسماء). درمها که بر آن نقش چهرۀ خسرو پرویز بود و ایرانیان هر گاه چشم بر آن می افکندند نماز میبردند. بیرونی در الجماهر گوید: قال الاعشی: من یر هوذه یسجد غیر متئب اذا تعصب فوق التاج او وضعا له اکالیل بالیاقوت فصلها صواغها لاتری عیباً و لا طبعا. و ذلک ان کسری ابرویز کان اکرم هوذه بن علی بتاج فزعمت حنیفه انه لم یره احد من العرب الا سجد لکبریائه و لا احد من العجم الاّ سجد لصوره کسری فیه لرسمهم عند رؤیه صورته فی الدراهم. قال الاسود بن یعفر: من خمر ذی نطف اغن ّ منطق وافی بها بدراهم الاسجاد. (الجماهر بیرونی چ حیدرآباد ص 111 و 112)
ریچارد. یکی ازادبای نامی انگلستان. مولد وی 1672 و وفات 1729 میلادی وی با گروهی از دوستان خویش رساله ها و روزنامه ها منتشر ساخته و با کمال جدیت به بیدار کردن افکار و احساسات عامۀ ملت انگلیس پرداخته است و در مجلس مبعوثان عضویت داشته و چند کتاب ادبی هم تألیف کرده است
ریچارد. یکی ازادبای نامی انگلستان. مولد وی 1672 و وفات 1729 میلادی وی با گروهی از دوستان خویش رساله ها و روزنامه ها منتشر ساخته و با کمال جدیت به بیدار کردن افکار و احساسات عامۀ ملت انگلیس پرداخته است و در مجلس مبعوثان عضویت داشته و چند کتاب ادبی هم تألیف کرده است
ستیز. ستیزه. رجوع به ستیزه و استیزه شود: برآغالیدنش استیز کردند بکینه چون پلنگش تیز کردند. ابوشکور. چون امیدت لاست زو پرهیز چیست با انیس طبع خود استیز چیست. مولوی
ستیز. ستیزه. رجوع به ستیزه و استیزه شود: برآغالیدنش استیز کردند بکینه چون پلنگش تیز کردند. ابوشکور. چون امیدت لاست زو پرهیز چیست با انیس طبع خود استیز چیست. مولوی
شهری است در اتریش علیا در 28 میلی جنوب شرقی لینتس نزدیک خط آهن، دارای 17592 تن سکنه (در سنۀ 1900 میلادی). در ملتقای مصب نهر استیر با نهر انّس بر فراز تپۀ بلندی کاخ پرنس لامبرگ که از آثار قرن 10 میلادی است، بنا شده. کلیسای آن بطرز معماری گتی میباشد و در 1443- 1522 میلادی ساخته اند. این شهر عمده مرکز صنایع فولادی و آهن اتریش علیا می باشد و کار خانه تفنگ سازی که در تاریخ 1830 میلادی بتوسط یوزف ورندل بنا شده بزرگترین کارخانه های اتریش میباشد، و از سنۀ1830 ببعد دوچرخه سازی و تهیۀ ادوات و آلات برقی نیزبصنایع سابق اضافه شده. این سرزمین مسقط رأس شاعر مشهور آلوئیس بلوموئر (1755- 1798 میلادی) میباشد. استیر در آخر قرن دهم میلادی بنا شده و کنت نشینی بوده که در ابتدا به استیریا تعلق داشت ولی در سنۀ 1192 میلادی به اتریش ملحق گردید. (دائره المعارف بریتانیکا) ، آسان داشتن، آسان شدن. (زوزنی) (تاج المصادر بیهقی). آماده گشتن کار: استیسر له الأمر
شهری است در اتریش علیا در 28 میلی جنوب شرقی لینتس نزدیک خط آهن، دارای 17592 تن سکنه (در سنۀ 1900 میلادی). در ملتقای مصب نهر استیر با نهر انّس بر فراز تپۀ بلندی کاخ پرنس لامبرگ که از آثار قرن 10 میلادی است، بنا شده. کلیسای آن بطرز معماری گتی میباشد و در 1443- 1522 میلادی ساخته اند. این شهر عمده مرکز صنایع فولادی و آهن اتریش علیا می باشد و کار خانه تفنگ سازی که در تاریخ 1830 میلادی بتوسط یوزف ورندل بنا شده بزرگترین کارخانه های اتریش میباشد، و از سنۀ1830 ببعد دوچرخه سازی و تهیۀ ادوات و آلات برقی نیزبصنایع سابق اضافه شده. این سرزمین مسقط رأس شاعر مشهور آلوئیس بلوموئر (1755- 1798 میلادی) میباشد. استیر در آخر قرن دهم میلادی بنا شده و کنت نشینی بوده که در ابتدا به استیریا تعلق داشت ولی در سنۀ 1192 میلادی به اتریش ملحق گردید. (دائره المعارف بریتانیکا) ، آسان داشتن، آسان شدن. (زوزنی) (تاج المصادر بیهقی). آماده گشتن کار: استیسر له الأمر
نهریست که از سمت شمال شرقی گالیسی سرچشمه گرفته از نزدیکی شهر برودی جاری شده به روسیه درمی آید و پس از طی ّ مسافت 300هزار گز بنهر پریپت از شعب رود دنیستر، وارد می گردد. در قسمت سفلای مجرای وی مردابهائی تشکیل شده است، فراخ شدن خواستن
نهریست که از سمت شمال شرقی گالیسی سرچشمه گرفته از نزدیکی شهر برودی جاری شده به روسیه درمی آید و پس از طی ّ مسافت 300هزار گز بنهر پریپت از شعب رود دنیستر، وارد می گردد. در قسمت سفلای مجرای وی مردابهائی تشکیل شده است، فراخ شدن خواستن
استر. نام کتابی از تورات. رجوع به استر و رجوع به مگلت شود، دلیر شدن. (تاج المصادر بیهقی). دلیری کردن بر. جرأت کردن، بجای رسیدن نبات. (تاج المصادر بیهقی) (زوزنی). دراز شدن و روئیدن و بکمال رسیدن گیاه
اِسْتِر. نام کتابی از تورات. رجوع به اِسْتِر و رجوع به مگلت شود، دلیر شدن. (تاج المصادر بیهقی). دلیری کردن بر. جرأت کردن، بجای رسیدن نبات. (تاج المصادر بیهقی) (زوزنی). دراز شدن و روئیدن و بکمال رسیدن گیاه
رجوع به استی و ضمیمۀ معجم البلدان شود، باقی ماندن چیزی، استوار گردیدن چیزی، بسیار ورزیدن مال را. یقال: استوثن من المال، ای استکثر منه، دو فرقه گردیدن خرمابنان، یعنی خرد و کلان. (منتهی الارب). بزرگ و خرد بودن خرمابنان، در پی رفتن شترکرگان شتران را. پی رو شتران شدن شتربچگان. (منتهی الارب)
رجوع به اُسْتی و ضمیمۀ معجم البلدان شود، باقی ماندن چیزی، استوار گردیدن چیزی، بسیار ورزیدن مال را. یقال: استوثن من المال، ای استکثر منه، دو فرقه گردیدن خرمابنان، یعنی خرد و کلان. (منتهی الارب). بزرگ و خرد بودن خرمابنان، در پی رفتن شترکرگان شتران را. پی رو شتران شدن شتربچگان. (منتهی الارب)
استر. دختری مشهور بحسن و جمال از بنی اسرائیل هنگام اسارت قوم مزبور در بابل. پادشاه ایران اخشویرش وی را بعقد ازدواج درآورد. استیر در این وقت عموی خود مردخای و نیز قبیلۀ خویش را از سؤقصد هامان وزیر پادشاه مذکور نجات داد. این داستان در کتب مقدس بنی اسرائیل مشهور و معروف است و راسین شاعر معروف فرانسه آن را بشکل تآتر منظوم درآورده است. رجوع به استر شود
اِسْتِر. دختری مشهور بحسن و جمال از بنی اسرائیل هنگام اسارت قوم مزبور در بابل. پادشاه ایران اخشویرش وی را بعقد ازدواج درآورد. استیر در این وقت عموی خود مردخای و نیز قبیلۀ خویش را از سؤقصد هامان وزیر پادشاه مذکور نجات داد. این داستان در کتب مقدس بنی اسرائیل مشهور و معروف است و راسین شاعر معروف فرانسه آن را بشکل تآتر منظوم درآورده است. رجوع به اِسْتِر شود