جدول جو
جدول جو

معنی استهلاک - جستجوی لغت در جدول جو

استهلاک
کاهش ارزش چیزی بر اثر کار، گذشت زمان یا فرسودگی، در بانکداری پرداخت کردن وام به صورت تدریجی و قسط های معیّن، از بین رفتن، مردن
تصویری از استهلاک
تصویر استهلاک
فرهنگ فارسی عمید
استهلاک
(مَ مَ)
میرانیدن. (منتهی الارب). هلاک کردن. (زوزنی) (تاج المصادر بیهقی) (منتهی الارب). بهلاک داشتن. هلاک کردن خواستن. نابود کردن.
لغت نامه دهخدا
استهلاک
نیست کردن میرانیدن هلاک کردن، نیست شدن، پرداخت وام بمرور زمان وام فرسایی یا استهلاک سرمایه. سرمایه ای را که برای خرید ماشینها یا مخارج ساختمان و جز آن بکار رفته بمرور بدست آوردن، هلاک کردن، نابود کردن، استهلاک دین، میرانیدن
فرهنگ لغت هوشیار
استهلاک
((اِ تِ))
نیست کردن، هلاک کردن، نیست شدن
تصویری از استهلاک
تصویر استهلاک
فرهنگ فارسی معین
استهلاک
فرسایش، فرسودگی
تصویری از استهلاک
تصویر استهلاک
فرهنگ واژه فارسی سره
استهلاک
الاستهلاك
تصویری از استهلاک
تصویر استهلاک
دیکشنری فارسی به عربی
استهلاک
Amortization
تصویری از استهلاک
تصویر استهلاک
دیکشنری فارسی به انگلیسی
استهلاک
amortissement
تصویری از استهلاک
تصویر استهلاک
دیکشنری فارسی به فرانسوی
استهلاک
amortyzacja
تصویری از استهلاک
تصویر استهلاک
دیکشنری فارسی به لهستانی
استهلاک
অবচয়
تصویری از استهلاک
تصویر استهلاک
دیکشنری فارسی به بنگالی
استهلاک
амортизация
تصویری از استهلاک
تصویر استهلاک
دیکشنری فارسی به روسی
استهلاک
Amortisation
تصویری از استهلاک
تصویر استهلاک
دیکشنری فارسی به آلمانی
استهلاک
амортизація
تصویری از استهلاک
تصویر استهلاک
دیکشنری فارسی به اوکراینی
استهلاک
استحلاک
تصویری از استهلاک
تصویر استهلاک
دیکشنری فارسی به اردو
استهلاک
amortisman
تصویری از استهلاک
تصویر استهلاک
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
استهلاک
upunguzaji wa gharama
تصویری از استهلاک
تصویر استهلاک
دیکشنری فارسی به سواحیلی
استهلاک
摊销
تصویری از استهلاک
تصویر استهلاک
دیکشنری فارسی به چینی
استهلاک
감가상각
تصویری از استهلاک
تصویر استهلاک
دیکشنری فارسی به کره ای
استهلاک
償却
تصویری از استهلاک
تصویر استهلاک
دیکشنری فارسی به ژاپنی
استهلاک
הפחתה
تصویری از استهلاک
تصویر استهلاک
دیکشنری فارسی به عبری
استهلاک
amortisasi
تصویری از استهلاک
تصویر استهلاک
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
استهلاک
การตัดจำหน่าย
تصویری از استهلاک
تصویر استهلاک
دیکشنری فارسی به تایلندی
استهلاک
afschrijving
تصویری از استهلاک
تصویر استهلاک
دیکشنری فارسی به هلندی
استهلاک
amortización
تصویری از استهلاک
تصویر استهلاک
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
استهلاک
ammortamento
تصویری از استهلاک
تصویر استهلاک
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
استهلاک
amortização
تصویری از استهلاک
تصویر استهلاک
دیکشنری فارسی به پرتغالی
استهلاک
अमूर्तता
تصویری از استهلاک
تصویر استهلاک
دیکشنری فارسی به هندی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از استهلال
تصویر استهلال
نگاه کردن به آسمان جهت دیدن هلال در شب اول ماه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از استملاک
تصویر استملاک
جایی را ملک خود قرار دادن و آن را مالک شدن
فرهنگ فارسی عمید
(مَ یِ فِ / فَ)
ماه نو دیدن. (زوزنی) (تاج المصادر بیهقی) (غیاث). جستجوی ماه کردن.
لغت نامه دهخدا
نوماه جستن، نوماه دمیدن ماه نو دیدن ماه نو جستن، هویدا شدن ماه نو. یا براعت استهلال. صنعتی است ادبی و آن آغاز کردن سخنی است بطرزی که کاملا مناسب با مقصود باشد و خوش افتد. ماه نو دیدن، جستجوی ماه کردن، هلال دیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از استملاک
تصویر استملاک
هیرخواهی (هیر ملک)، هیرداری تملک به ملک گرفتن تصرف کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از استهلال
تصویر استهلال
((اِ تِ))
ماه نو دیدن، پدیدار شدن ماه نو
فرهنگ فارسی معین
تصویری از استملاک
تصویر استملاک
((اِ تِ))
تملک، به ملک گرفتن، تصرف کردن
فرهنگ فارسی معین
استهلاک
دیکشنری اردو به فارسی