- استخراج
بیرون آوردن، به ویژه بیرون آوردن چیزی از زیر زمین یا از معدن، پیدا کردن یا به دست آوردن نتیجۀ تحقیق، دریافتن مطلبی از طریق تفکر و مطالعه
معنی استخراج - جستجوی لغت در جدول جو
- استخراج
بیرون کردن، بیرون آوردن
- استخراج((اِ تِ))
بیرون کشیدن، به درآوردن
- استخراج
برون آوری
- استخراج
استحصال، برگیری، درک
- استخراج
استخلاصٌ
- استخراج
Extraction
- استخراج
extraction
- استخراج
ekstrakcja
- استخراج
নিষ্কাশন
- استخراج
извлечение
- استخراج
Extraktion
- استخراج
видобуток
- استخراج
استخراج
- استخراج
استخراج
- استخراج
çıkarma
- استخراج
uvutaji
- استخراج
提取
- استخراج
추출
- استخراج
抽出
- استخراج
חילוץ
- استخراج
ekstraksi
- استخراج
การสกัด
- استخراج
extractie
- استخراج
extracción
- استخراج
estrazione
- استخراج
extração
- استخراج
निष्कर्षण
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
فریب دادن، مکر، نیرنگ، در تصوف به عذاب نزدیک کردن بنده به وسیلۀ خداوند، انجام کار عجیب و خارق العاده مانند سحر و جادو به وسیلۀ کافر
(گُ هََ)
لغت نامه دهخدا
استخراط در بکاء، سخت گریستن. ستهیدن در گریه. (از منتهی الارب). بمبالغه گریستن، با اعتبار و نفوذ. صاحب مکانت و منزلت و قدر، اصیل، دانا، مجرّب
(خوا / خا)
لغت نامه دهخدا
نزدیک کردن بسوی چیزی بتدریج. قریب گردانیدن کسی را بسوی چیزی بتدریج. (منتهی الارب). اندک اندک نزدیک آوردن. پایه پایه برآوردن.
((اِ تِ))
فرهنگ فارسی معین
بتدریج بالا بردن، بتدریج نزدیک گردانیدن، ظاهر شدن کرامات از غیر مؤمن، بیچاره گردانیدن