بصیغۀ تثنیه، دو رگند زیر صدغین. (منتهی الارب). دو رگ بمیان دنبال چشم و گوش. و به ’ز’ و ’س’ (ازدران. اسدران) لغتان فیهما. (مهذب الاسماء). نام دو رگ باشد زیر دو صدغ و آن دو را اصدغان نیز گویند. (از بحر الجواهر). دو رگ باشند در زیر دو صدغ. (ازقطر المحیط).
بصیغۀ تثنیه، دو رگند زیر صدغین. (منتهی الارب). دو رگ بمیان دنبال چشم و گوش. و به ’ز’ و ’س’ (اَزدران. اَسدران) لغتان فیهما. (مهذب الاسماء). نام دو رگ باشد زیر دو صدغ و آن دو را اصدغان نیز گویند. (از بحر الجواهر). دو رگ باشند در زیر دو صدغ. (ازقطر المحیط).
بشش یک. شش یک، شش یک، جمع واژۀ سریر. تخت ها. اورنگها: ناداهم صارخ من بعد ما قبروا این الاسره و التیجان و الکلل. ، جمع واژۀ سرار. شکنهای کف دست و پیشانی. (منتهی الارب) (مؤید الفضلاء)
بشش یک. شش یک، شش یک، جَمعِ واژۀ سریر. تخت ها. اورنگها: ناداهم صارخ من بعد ما قبروا این الاسره و التیجان و الکلل. ، جَمعِ واژۀ سرار. شکنهای کف دست و پیشانی. (منتهی الارب) (مؤید الفضلاء)