اهل سازش، موافق
درخور، شایسته، سزاوار، لایق، اندرخور، باب، خورند، خورا، شایان، ارزانی، صالح، مستحقّ، فرزام، فراخور، محقوق، شایگان، مناسب، بابتاهل سازش، موافق
دَرخُور، شایِستِه، سِزاوار، لایِق، اَندَرخُور، باب، خُورَند، خُورا، شایان، اَرزانی، صالِح، مُستَحَقّ، فَرزام، فراخُور، مَحقوق، شایِگان، مُناسِب، بابَت