- ازقه
- جمع زقاق، کوچه ها
معنی ازقه - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
جماعت، حزین
لازقه در فارسی مونث لازق چسبناک: چسبنده مونث لازق هر چیز که چسبنده باشد (مانند سریش)
دریده پررو عرقه شخص سرد و گرم روزگار چشیده و نادرست جسور و دریده
بچشم، بدیده (از طریق)
گروه مردم مغاک
فقیه تر، داناتر، دانشمندتر، داناتر در علم فقه
زمام ها، مهارها، افسارها، کنایه از اختیارها، جمع واژۀ زمام
دانشمندتر، داناتر، فقیه تر
تنگی، تنگ گردیدن، تنگ کردن
مرغ ماهیخوار
دشنام دادن، نزدیک گردیدن