- اریکه
- تخت پادشاهی، سریر
معنی اریکه - جستجوی لغت در جدول جو
- اریکه
- تخت، تخت فرمانروایی
- اریکه
- تخت، به ویژه تخت سلطنت
- اریکه ((اَ کِ))
- تخت، سریر
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
تخم مرغان، زن ناشوی، مرغ ناچریده
نفس، طبیعت، خلق، خوی، سرشت
طبیعت و خوی
ماهی یونس
درختان در هم، بیشه کنار وروفان
تخت نشین
آب کم، در آمد اندک دخل کم
Silhouette
изображать силуэт
schattieren
малювати силует
rysować sylwetkę
delineare
silhouetter
silhouet tekenen
วาดภาพเงา
membuat siluet
رسم سلواتٍ
छायाचित्र बनाना
לשרטט סילואט
シルエットを描く
실루엣을 그리다
siluet çizmek
kuunda kivuli
ছায়াচিত্র আঁকা
سلیوٹ بنانا