- ارزاندن
- به قیمت در آوردن به قیمت کم خریدن ارزان خریدن
معنی ارزاندن - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
به قیمت در آوردن به قیمت کم خریدن ارزان خریدن
به لرزه درآوردن، تکان دادن
به قیمت آوردن، ارزان کردن، ارزان خریدن یا فروختن
بلرزه در آوردن بلرزش واداشتن برعشه در آوردن
agitar
schütteln
potrząsać
трясти
трясти
schudden
secouer
scuotere
हिलाना
mengguncang
sallamak
kutikisa
নাড়া দেয়া
ہلانا
منتشر کردن، انتشار، ساطع کردن
عاجز شدن
اعمال کردن
ستاندن
لاتینی فرنود سنجی نامی که بر آموزش های ارستو نهاده اند. سازهایی ذوات اوتار و سازهایی که از تعداد زیادی لوله تشکیل شده و هوا را با واسطه داخل آن لوله ها دمند، سازیست که یونانیان و رومیان مینواختند ارگ، سازیست که خالی باشد بچرم کشیده و بر آن رودها بندند و آن سابقا مربع بوده مشابه صندوق ارغنن
آرزو و حسرت بردن، افسوس و پشیمانی خوردن
ناتوان شدن