- اردوگاه
- بونک
معنی اردوگاه - جستجوی لغت در جدول جو
- اردوگاه
- محل تشکیل اردو، محل نگه داری آوارگان و اسرای جنگی
- اردوگاه
- محل اردو
- اردوگاه
- Encampment
- اردوگاه
- лагерь
- اردوگاه
- acampamento
- اردوگاه
- campamento
- اردوگاه
- campement
- اردوگاه
- perkemahan
- اردوگاه
- أستاذٌ
- اردوگاه
- शिविर
- اردوگاه
- מַחְנֶה
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
محل اردو معسکر لشکر گاه
разбивать лагерь
таборувати
biwakować
acampar
campeggiare