جدول جو
جدول جو

معنی ارتعاش - جستجوی لغت در جدول جو

ارتعاش
به لرزش در آمدن
تصویری از ارتعاش
تصویر ارتعاش
فرهنگ لغت هوشیار
ارتعاش
لزرش، لرزه، لرزیدن، نوسان
تصویری از ارتعاش
تصویر ارتعاش
فرهنگ واژه فارسی سره
ارتعاش
به لرزه درآمدن، لرزیدن، لرزش، در علم فیزیک لرزش سریع جسم که مولد صوت می شود مانند ارتعاش سیم ها و تارهای آلت موسیقی
تصویری از ارتعاش
تصویر ارتعاش
فرهنگ فارسی عمید
ارتعاش
((اِ تِ))
جنبیدن، لرزیدن، لرزاندن، لرزه
تصویری از ارتعاش
تصویر ارتعاش
فرهنگ فارسی معین
ارتعاش
Vibration
تصویری از ارتعاش
تصویر ارتعاش
دیکشنری فارسی به انگلیسی
ارتعاش
вибрация
دیکشنری فارسی به روسی
ارتعاش
Vibration
دیکشنری فارسی به آلمانی
ارتعاش
вібрація
دیکشنری فارسی به اوکراینی
ارتعاش
wibracja
دیکشنری فارسی به لهستانی
ارتعاش
振动
دیکشنری فارسی به چینی
ارتعاش
vibração
دیکشنری فارسی به پرتغالی
ارتعاش
vibrazione
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
ارتعاش
vibración
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
ارتعاش
vibration
دیکشنری فارسی به فرانسوی
ارتعاش
vibratie
دیکشنری فارسی به هلندی
ارتعاش
การสั่นสะเทือน
دیکشنری فارسی به تایلندی
ارتعاش
getaran
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
ارتعاش
زواجٌ غير موفوقٍ
دیکشنری فارسی به عربی
ارتعاش
कंपन
دیکشنری فارسی به هندی
ارتعاش
רִעֲדוֹן
دیکشنری فارسی به عبری
ارتعاش
振動
دیکشنری فارسی به ژاپنی
ارتعاش
진동
دیکشنری فارسی به کره ای
ارتعاش
titreşim
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
ارتعاش
mtetemo
دیکشنری فارسی به سواحیلی
ارتعاش
কম্পন
دیکشنری فارسی به بنگالی
ارتعاش
ارتعاش
دیکشنری فارسی به اردو

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از ارتیاش
تصویر ارتیاش
نیکو شدن حال کسی نیکو شدن احوال، حسن حال
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ارتقاش
تصویر ارتقاش
درآویختن کرکم آلایی (کرکم زعفران)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ارتعاص
تصویر ارتعاص
به خود پیچیدن، گرانی گران شدن، لرزیدن
فرهنگ لغت هوشیار
ناآرامی دلهریدن دلهره داشتن ارزیدن، مضطرب گردیدن بی آرام گردیدن، لرز لرزه لرزش جنبش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ارتعاج
تصویر ارتعاج
لرزیدن، توانمندی، فزونی داراک، پرشدن
فرهنگ لغت هوشیار
ترسیدن هراسیدن بیم یافتن بیمناکی نهازیدن (واهمه کردن) ترسیدن هراسیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از انتعاش
تصویر انتعاش
بانشاط، برخاستن، بلند شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از انتعاش
تصویر انتعاش
بهبود وضع زندگی، حال یا کار کسی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ارتعاد
تصویر ارتعاد
لرزیدن، لرزش، مضطرب شدن، ناآرام شدن
فرهنگ فارسی عمید