معنی ارتباش - جستجوی لغت در جدول جو

ارتباش(قَ زَ / زِ بَ)

لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از ارتیاش — تصویر ارتیاش

خوب شدن حال کسی

فرهنگ فارسی عمید

تصویری از ارتعاش — تصویر ارتعاش

به لرزه درآمدن، لرزیدن، لرزش، در علم فیزیک لرزش سریع جسم که مولد صوت می شود مانند ارتعاش سیم ها و تارهای آلت موسیقی

فرهنگ فارسی عمید

تصویری از ارتباط — تصویر ارتباط

رابطه داشتن، رفت و آمد داشتن، تماس برقرار کردن با کسی از طریق وسیله ای مخصوص، پیوستگی، بستگی، پیوند

فرهنگ فارسی عمید

تصویری از ارتباع — تصویر ارتباع

بهاران بودن جائی

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از ارتباط — تصویر ارتباط

ربط، بستن، بربستن

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از ارتباس — تصویر ارتباس

گوشت نو آوردن، خوشه پری پرشدن خوشه

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از ارتباح — تصویر ارتباح

بهره ستانی (در بازرگانی) بهره خوری سود گرفتن

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از ارتباب — تصویر ارتباب

پروردن کودک را تا بلوغ

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از ارتباء — تصویر ارتباء

دیدبانی، چشم داشت

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از ارتیاش — تصویر ارتیاش

نیکو شدن حال کسی نیکو شدن احوال، حسن حال

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از ارتقاش — تصویر ارتقاش

درآویختن کرکم آلایی (کرکم زعفران)

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از ارتعاش — تصویر ارتعاش

به لرزش در آمدن

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از اهتباش — تصویر اهتباش

فراهم آمدن به دهش رسیدن

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از ارتباط — تصویر ارتباط

((اِ تِ))

ربط دادن، پیوند چیزی به چیزی، بستگی، پیوستگی، رابطه، مفرد ارتباطات

فرهنگ فارسی معین

تصویری از ارتعاش — تصویر ارتعاش

((اِ تِ))

جنبیدن، لرزیدن، لرزاندن، لرزه

فرهنگ فارسی معین

تصویری از ارتهاش — تصویر ارتهاش

((اِ تِ))

جفتک زدن چهارپایان بر یکدیگر و زخمی کردن هم

فرهنگ فارسی معین

تصویری از ارتیاش — تصویر ارتیاش

((اِ))

نیکو حال شدن، حسن حال

فرهنگ فارسی معین

تصویری از ارتباط — تصویر ارتباط

پیوستگی، پیوند

فرهنگ واژه فارسی سره

تصویری از ارتعاش — تصویر ارتعاش

لزرش، لرزه، لرزیدن، نوسان

فرهنگ واژه فارسی سره

تصویری از ارتعاش — تصویر ارتعاش

Vibration

دیکشنری فارسی به انگلیسی

تصویری از ارتباط — تصویر ارتباط

Pertinence, Relatedness, Relevance

دیکشنری فارسی به انگلیسی

تصویری از ارتباط — تصویر ارتباط

trafność, związek, istotność

دیکشنری فارسی به لهستانی

تصویری از ارتباط — تصویر ارتباط

pertinência, relacionamento, relevância

دیکشنری فارسی به پرتغالی

تصویری از ارتعاش — تصویر ارتعاش

vibração

دیکشنری فارسی به پرتغالی

تصویری از ارتباط — تصویر ارتباط

相关性

دیکشنری فارسی به چینی

تصویری از ارتعاش — تصویر ارتعاش

振动

دیکشنری فارسی به چینی

تصویری از ارتباط — تصویر ارتباط

Relevanz, Zusammengehörigkeit

دیکشنری فارسی به آلمانی

تصویری از ارتعاش — تصویر ارتعاش

wibracja

دیکشنری فارسی به لهستانی

تصویری از ارتباط — تصویر ارتباط

доречність , спорідненість , актуальність

دیکشنری فارسی به اوکراینی

تصویری از ارتعاش — تصویر ارتعاش

вібрація

دیکشنری فارسی به اوکراینی

تصویری از ارتعاش — تصویر ارتعاش

Vibration

دیکشنری فارسی به آلمانی

تصویری از ارتباط — تصویر ارتباط

уместность , связанность , актуальность

دیکشنری فارسی به روسی

تصویری از ارتعاش — تصویر ارتعاش

вибрация

دیکشنری فارسی به روسی

تصویری از ارتعاش — تصویر ارتعاش

vibrazione

دیکشنری فارسی به ایتالیایی