جدول جو
جدول جو

معنی ارتاغ - جستجوی لغت در جدول جو

ارتاغ
ترکی خوارزمی بازرگان سوداگر، هنباز (شریک) تاجر بازرگان، شریک انباز مصاحب
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از ارزاغ
تصویر ارزاغ
گلناکی، گلناک شدن زمین، خوارداشت، آک نمودن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ارداغ
تصویر ارداغ
گلناکی گلناک شدن زمین
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ارساغ
تصویر ارساغ
جمع رسغ، خرده گاه ها بندها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ارتاک
تصویر ارتاک
لبخند زدن نرم خندیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ارتاق
تصویر ارتاق
بازرگان سوداگر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ارتات
تصویر ارتات
زبان کندی زبان کند گردانیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ارتاب
تصویر ارتاب
سوده شدن و ریختن سوده ریزی، گدایی دربی نیازی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ارتاء
تصویر ارتاء
خندیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ارتیاغ
تصویر ارتیاغ
خواستن، شکارجستن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ارتساغ
تصویر ارتساغ
فراخیدن، فراخ گرداندن فراخاندن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ارتان
تصویر ارتان
(پسرانه)
نام پسر ویشتاسب و برادر داریوش اول پادشاه هخامنشی
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از ارتاش
تصویر ارتاش
(دخترانه)
مرکب از ار (شوهر) + تاش (پسوند همراهی)
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از انتاغ
تصویر انتاغ
فسوسانه خندیدن پنهان خندیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اورتاغ
تصویر اورتاغ
تاجر بازرگان، شریک انباز مصاحب. بنگرید به ارتاغ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ایتاغ
تصویر ایتاغ
دردناک کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ارتاق
تصویر ارتاق
((اُ))
تاجر، بازرگان، شریک، انباز، مصاحب
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ارتاج
تصویر ارتاج
((اِ))
در را محکم بستن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ارتاق
تصویر ارتاق
کسی که با سرمایۀ دیگری تجارت و سوداگری می کرد و در سود او شریک بود
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اتاغ
تصویر اتاغ
اطاق
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از ارتا
تصویر ارتا
(دخترانه و پسرانه)
راستی، درستی
فرهنگ نامهای ایرانی