جدول جو
جدول جو

معنی ار - جستجوی لغت در جدول جو

ار
اگر، حرف شرط، گر، ار، سوسن زرد، گیاهی چندساله با برگ و ساقۀ بلند، گل های زرد و ریشه ای سرخ رنگ که مصرف دارویی دارد، وجّ، ویرج، اقارون
تصویری از ار
تصویر ار
فرهنگ فارسی عمید
ار
((اَ))
هرگاه، اگر، یا
تصویری از ار
تصویر ار
فرهنگ فارسی معین
ار
اره، وسیله ای با تیغۀ نازک فلزی دندانه دار و دستۀ چوبی یا فلزی که برای بریدن چوب، فلزات و مانند آن به کار می رود برای مثال چو خستو نیاید میانش به ار / ببرّید و این دانم آیین و فر (فردوسی - ۲/۲۳۱)
تصویری از ار
تصویر ار
فرهنگ فارسی عمید

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از اریبانه
تصویر اریبانه
مورب
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از اریب
تصویر اریب
مورب
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از اروند رود
تصویر اروند رود
شط العرب
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از اروند
تصویر اروند
دجله
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از اروسی
تصویر اروسی
عروسی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از اروس
تصویر اروس
عروس
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از ارمنیان
تصویر ارمنیان
ارامنه
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از ارمغان
تصویر ارمغان
کادو، هدیه
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از ارش
تصویر ارش
ساعد
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از ارزنده
تصویر ارزنده
نفیس
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از ارزشناس
تصویر ارزشناس
قدرشناس
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از ارزشمند
تصویر ارزشمند
معتبر
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از ارزش شناسانه
تصویر ارزش شناسانه
آکسیولوژیک
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از ارزانی داشتن
تصویر ارزانی داشتن
اعطا کردن
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از ارزان خرید
تصویر ارزان خرید
مناقصه
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از ارجنمدانه
تصویر ارجنمدانه
احتراما
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از ارجمند
تصویر ارجمند
مورد احترام، محترم
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از ارج گذاری
تصویر ارج گذاری
تقدیر
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از ارج
تصویر ارج
احترام، بزرگ داشت، حرمت، قدر
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از اربستان
تصویر اربستان
آرابسک
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از ارزام
تصویر ارزام
غرش تندر، نالیدن اشتر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ارزاق
تصویر ارزاق
جمع رزق، روزی، جیره
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ارزاف
تصویر ارزاف
سراسیمه کردن، هراسیدن، ازترس گریختن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ارزاغ
تصویر ارزاغ
گلناکی، گلناک شدن زمین، خوارداشت، آک نمودن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ارزاء
تصویر ارزاء
جمع رزء، سوک ها، موژها، مصیبتها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ارذلون
تصویر ارذلون
جمع ارذل، فرومایه ترینان ناکس ترینان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ارذل ناس
تصویر ارذل ناس
پزوی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ارذل العمر
تصویر ارذل العمر
فرود زندگی: زندگی در کلانسالی که خرد به شایستگی در کار نیست
فرهنگ لغت هوشیار
فرومایه کردن: ناکس گردانیدن فرومایه ترین ناکس ترین پزوی رذیل تر خوارتر زبون تر پست تر اخس دون تر فرومایه تر ناکس تر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ارذام
تصویر ارذام
لبریزشدن لب پر شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ارذال
تصویر ارذال
جمع رذل فرومایگان ناکسان دونان خسیسان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ارذاء
تصویر ارذاء
بیمار گرداندن
فرهنگ لغت هوشیار