ادیان. (جهانگیری). بمعنی ادیان است که چاروای دونده باشد. (برهان قاطع). چارپای دوندۀ فربه، جمعالجمعگونه ای، یقال: ذخر و اذخر واذاخر، نحو ارهط و اراهط. (معجم البلدان)
ادیان. (جهانگیری). بمعنی ادیان است که چاروای دونده باشد. (برهان قاطع). چارپای دوندۀ فربه، جمعالجمعگونه ای، یقال: ذُخْر و اَذْخُر واَذاخِر، نحو اَرْهُط و اَراهِط. (معجم البلدان)
تریاک، شیرۀ تلخ مزه و قهوه ای رنگی که از پوست خشخاش گرفته می شود، شیرۀ کوکنار، دارای الکلوئیدهای متعدد، از جمله مرفین، کودئین، نارکوتین، پاپاوریم و نارسئین است، در یک گرم آن درحدود پنج سانتی گرم مرفین وجود دارد. در تسکین درد، سرفه و اسهال مؤثر است، ریه و معده را تخدیر می کند، افیون، اپیون، پادزهر، تریاق
تریاک، شیرۀ تلخ مزه و قهوه ای رنگی که از پوست خشخاش گرفته می شود، شیرۀ کوکنار، دارای الکلوئیدهای متعدد، از جمله مرفین، کودئین، نارکوتین، پاپاوریم و نارسئین است، در یک گرم آن درحدود پنج سانتی گرم مرفین وجود دارد. در تسکین درد، سرفه و اسهال مؤثر است، ریه و معده را تخدیر می کند، افیون، اپیون، پادزهر، تریاق
تریاک، شیرۀ تلخ مزه و قهوه ای رنگی که از پوست خشخاش گرفته می شود، شیرۀ کوکنار، دارای الکلوئیدهای متعدد، از جمله مرفین، کودئین، نارکوتین، پاپاوریم و نارسئین است، در یک گرم آن درحدود پنج سانتی گرم مرفین وجود دارد. در تسکین درد، سرفه و اسهال مؤثر است، ریه و معده را تخدیر می کند، افیون، اپیون، پادزهر، تریاق
تریاک، شیرۀ تلخ مزه و قهوه ای رنگی که از پوست خشخاش گرفته می شود، شیرۀ کوکنار، دارای الکلوئیدهای متعدد، از جمله مرفین، کودئین، نارکوتین، پاپاوریم و نارسئین است، در یک گرم آن درحدود پنج سانتی گرم مرفین وجود دارد. در تسکین درد، سرفه و اسهال مؤثر است، ریه و معده را تخدیر می کند، افیون، اپیون، پادزهر، تریاق
اکنون، زمان یا لحظه ای که در آن هستیم، این زمان، این هنگام، همین دم، در این وقت، اینک، ایدر، فی الحال، نون، کنون، الآن، فعلاً، عجالتاً، همیدون، همینک، الحال، بالفعل، حالا، ایمه، حالیا این چنینبرای مثال بدو گفت نستیهن ایدون کنم / که از خون زمین را چو جیحون کنم (فردوسی - ۴/۵۶) اینجا
اَکنون، زمان یا لحظه ای که در آن هستیم، این زمان، این هنگام، همین دم، در این وقت، اینَک، ایدَر، فِی الحال، نون، کُنون، اَلآن، فِعلاً، عِجالَتاً، هَمیدون، هَمینَک، اَلحال، بِالفِعل، حالا، اِیمِه، حالیا این چنینبرای مِثال بدو گفت نستیهن ایدون کنم / که از خون زمین را چو جیحون کنم (فردوسی - ۴/۵۶) اینجا
توماس الوا (1847- 1931 میلادی). عالم طبیعی آمریکایی، متولد به میلان (اهایو). وی مخترع آلات متعدد الکتریکی و نخستین کسی است که فونوگراف را که قبلاً ش. کرو کشف کرده بود، بساخت. و همچنین وی سازندۀ آکومولاتور است. ادیسن
جوزف (1672- 1719 میلادی). نویسندۀ انگلیسی، متولد به قرب آمسبری (ویلت شایر). مقالات جالب او در بابیّار، تاتلر و سپکتاتر منتشر گردید و تراژدی کاتن (1713م.) وی شهرتی بسزا یافت توماس (1793- 1860م.). طبیب انگلیسی، متولد در لانگ بنتن. وی کاشف بعضی امراض کلیه است، موضعی نزدیک وادی القری از دیار عذره که در آنجا با بنی مره جنگی واقع شده است. (معجم البلدان)
توماس اَلوا (1847- 1931 میلادی). عالم طبیعی آمریکایی، متولد به میلان (اُهایو). وی مخترع آلات متعدد الکتریکی و نخستین کسی است که فونوگراف را که قبلاً ش. کرو کشف کرده بود، بساخت. و همچنین وی سازندۀ آکومولاتور است. اِدیسن
جوزف (1672- 1719 میلادی). نویسندۀ انگلیسی، متولد به قرب ِ آمِسْبِری (ویلت شایر). مقالات جالب او در بابیّار، تاتلر و سپِکْتاتُر منتشر گردید و تراژدی کاتُن (1713م.) وی شهرتی بسزا یافت توماس (1793- 1860م.). طبیب انگلیسی، متولد در لانگ بِنْتُن. وی کاشف بعضی امراض کلیه است، موضعی نزدیک وادی القری از دیار عُذره که در آنجا با بنی مره جنگی واقع شده است. (معجم البلدان)
ناحیۀ غربیۀ فرمونت و حد غربی آن دریاچۀ چمبلن است و نهر اوتر آنرا مشروب کند. مساحت وی 750 میل مربع و عدد سکنۀ آن 23484 تن، و اراضی آن حاصلخیز و دارای ذرت و سیب زمینی و شکر و روغن و پنیر است وکارخانه ها و مقاطع سنگ رخام سفید که دارای رگه هاست دارد و راه آهن از آن گذرد. (ضمیمۀ معجم البلدان)
ناحیۀ غربیۀ فرمونت و حد غربی آن دریاچۀ چمبلن است و نهر اوتر آنرا مشروب کند. مساحت وی 750 میل مربع و عدد سکنۀ آن 23484 تن، و اراضی آن حاصلخیز و دارای ذرت و سیب زمینی و شکر و روغن و پنیر است وکارخانه ها و مقاطع سنگ رخام سفید که دارای رگه هاست دارد و راه آهن از آن گذرد. (ضمیمۀ معجم البلدان)
جمع واژۀ دین. (دهّار) (غیاث). کیشها: الادیان سته، واحده للرحمن و خمسه للشیطان. صواب من آنست که بر مواظبت و ملازمت اعمال خیر که زبدۀ همه ادیانست اقتصار نمایم. (کلیله و دمنه). - علم الأدیان، دانش شناختن دینها: پیغمبر گفت علم علمان علم الأبدان علم الأدیان. نظامی
جَمعِ واژۀ دین. (دهّار) (غیاث). کیشها: الادیان سته، واحده للرحمن و خمسه للشیطان. صواب من آنست که بر مواظبت و ملازمت اعمال خیر که زبدۀ همه ادیانست اقتصار نمایم. (کلیله و دمنه). - علم الأدیان، دانش شناختن دینها: پیغمبر گفت علم علمان علم الأبدان علم الأدیان. نظامی
ابن اثیر در ذکر اخبار اردشیر بن بابک گوید: و کان فی سواحل بحر فارس ملک اسمه اسیون یعظم، فسار الیه اردشیر فقتله و قتل من معه و استخرج له اموالاً عظیمه. (کامل ابن اثیر چ مصر ج 1 ص 167) ، بلند کردن بنا. (زوزنی) (تاج المصادر بیهقی) ، برداشتن آواز، آشکار کردن چیزی. آشکارا کردن چیزی، نسبت کردن سخن را به کسی. (منتهی الارب) ، بلند کردن نام. (زوزنی) (تاج المصادر بیهقی) ، بلند گردانیدن قدر و منزلت کسی را: اشاد بذکره. (منتهی الارب) ، تعریف کردن، شناسانیدن گمشده را، هلاک کردن. (منتهی الارب)
ابن اثیر در ذکر اخبار اردشیر بن بابک گوید: و کان فی سواحل بحر فارس ملک اسمه اسیون یعظم، فسار الیه اردشیر فقتله و قتل من معه و استخرج له اموالاً عظیمه. (کامل ابن اثیر چ مصر ج 1 ص 167) ، بلند کردن بنا. (زوزنی) (تاج المصادر بیهقی) ، برداشتن آواز، آشکار کردن چیزی. آشکارا کردن چیزی، نسبت کردن سخن را به کسی. (منتهی الارب) ، بلند کردن نام. (زوزنی) (تاج المصادر بیهقی) ، بلند گردانیدن قدر و منزلت کسی را: اشاد بذکره. (منتهی الارب) ، تعریف کردن، شناسانیدن گمشده را، هلاک کردن. (منتهی الارب)
جمع واژۀ امّی ّ در حالت رفع. (از ناظم الاطباء). نانویسندگان. (ترجمان جرجانی مهذب عادل بن علی) : و منهم امیون لایعلمون الکتاب الا امانی. (قرآن 78/2). و رجوع به امی شود
جَمعِ واژۀ اُمّی ّ در حالت رفع. (از ناظم الاطباء). نانویسندگان. (ترجمان جرجانی مهذب عادل بن علی) : و منهم امیون لایعلمون الکتاب الا امانی. (قرآن 78/2). و رجوع به امی شود
جمع واژۀ مادی، در حالت رفعی (در فارسی مراعات این قاعده نکنند). (فرهنگ فارسی معین). پیروان عقیده ای که ماده را اصل و اساس جهان آفرینش می داند. و رجوع به مادی شود
جَمعِ واژۀ مادی، در حالت رفعی (در فارسی مراعات این قاعده نکنند). (فرهنگ فارسی معین). پیروان عقیده ای که ماده را اصل و اساس جهان آفرینش می داند. و رجوع به مادی شود