چرم گر. ادیم گر، آنگاه. و آن برای زمان ماضی است و گاهی برای مفاجاه آید بشرط که در جواب بینا یا بینما واقع شود و قد تکون زائده نحو اذ واعدنا موسی (قرآن 51/2) ، ای واعدنا. (منتهی الارب)
چرم گر. ادیم گر، آنگاه. و آن برای زمان ماضی است و گاهی برای مفاجاه آید بشرط که در جواب بینا یا بینما واقع شود و قد تکون زائده نحو اذ واعدنا موسی (قرآن 51/2) ، ای واعدنا. (منتهی الارب)
رجوع به مبارک محمد شود. (معجم المطبوعات) ، ترسانیدن او را، حریص کردن ویرا. ایلاع، دلیر کردن او را بر. دلیر گردانیدن. (منتهی الارب) ، برآغالانیدن ویرا بر، مضطرکردن کسی را بسوی کسی
رجوع به مبارک محمد شود. (معجم المطبوعات) ، ترسانیدن او را، حریص کردن ویرا. ایلاع، دلیر کردن او را بر. دلیر گردانیدن. (منتهی الارب) ، برآغالانیدن ویرا بر، مضطرکردن کسی را بسوی کسی