مؤنث عادل. رجوع به عادل شود. - حکومت عادله، حکومتی که اساس آن بر عدالت بود. - فریضه عادله، یعنی عدل در قسمت. (منتهی الارب). - قیمت عادله در تداول، قیمت متعارف به نرخ معمول بازار
مؤنث عادل. رجوع به عادل شود. - حکومت عادله، حکومتی که اساس آن بر عدالت بود. - فریضه عادله، یعنی عدل در قسمت. (منتهی الارب). - قیمت عادله در تداول، قیمت متعارف به نرخ معمول بازار
از جبال بربر در مغرب تلمسان و فاس، و از آنجاست ابوعبدالله محمد بن محمد بن احمد انصاری قرطبی تادلی. (معجم البلدان) (مراصد الاطلاع). مؤلف قاموس الاعلام ترکی آرد: این نام را به قسمتی واقع در بین تلمسان و فاس از رشته کوههای درن در آفریقای شمالی اطلاق کنند. ابوعبدالله محمد انصاری تادلی شاعر مشهور در قرطبه، از نواحی این کوه برخاسته است
از جبال بربر در مغرب تلمسان و فاس، و از آنجاست ابوعبدالله محمد بن محمد بن احمد انصاری قرطبی تادلی. (معجم البلدان) (مراصد الاطلاع). مؤلف قاموس الاعلام ترکی آرد: این نام را به قسمتی واقع در بین تلمسان و فاس از رشته کوههای درن در آفریقای شمالی اطلاق کنند. ابوعبدالله محمد انصاری تادلی شاعر مشهور در قرطبه، از نواحی این کوه برخاسته است
لفظ هندی است بمعنی تار نقره که با طلا اندوده پهن سازند و جامه ها بدان بافند و پوشندۀ این قسم جامه را بادله پوش خوانند. سیدحسین خالص گوید: برخورد چنان گرم که آتش بدلم زد چون شعله سراپا ز طلا بادله پوشی. (آنندراج). قسمی از پارچۀ زری. اثر شیرازی گوید: سبز من شمع برافروخته آید بنظر چیرۀ بادله هرگاه گذارد بر سر. لفظ مذکور هندی است چه پارچۀ مذکور را در زمان صفویه از هند به ایران میبردند و بهمان اسم در ایران مشهور بوده و در اشعار آمده است. (فرهنگ نظام).
لفظ هندی است بمعنی تار نقره که با طلا اندوده پهن سازند و جامه ها بدان بافند و پوشندۀ این قسم جامه را بادله پوش خوانند. سیدحسین خالص گوید: برخورد چنان گرم که آتش بدلم زد چون شعله سراپا ز طلا بادله پوشی. (آنندراج). قسمی از پارچۀ زری. اثر شیرازی گوید: سبز من شمع برافروخته آید بنظر چیرۀ بادله هرگاه گذارد بر سر. لفظ مذکور هندی است چه پارچۀ مذکور را در زمان صفویه از هند به ایران میبردند و بهمان اسم در ایران مشهور بوده و در اشعار آمده است. (فرهنگ نظام).