جدول جو
جدول جو

معنی ادات - جستجوی لغت در جدول جو

ادات
ابزار، افزار، آلات، در علوم ادبی کلمه ای که به تنهایی معنی مستقلی ندارد مثلاً ادات شرط
تصویری از ادات
تصویر ادات
فرهنگ فارسی عمید
ادات
(اَ)
اداه. آلت. آلت حصول. (وطواط). آلت حصول چیزی. افزار. ابزار. دست افزار. (بحر الجواهر) (مهذب الاسماء). ساز. سازکار. ساختگی. ج، ادوات: هر دو یگانه روزگار بودند در همه ادوات فضل. (تاریخ بیهقی ص 101). و دیگر ادوات بزرگی و مهتری دانیم که ما را معذور دارد (قدرخان) . (تاریخ بیهقی ص 217).
- ادات بناء، اسباب او.
- ادات حرب، سلاح جنگ: قال التنوخی: و کان (ابن الجراح احمد بن محمد) احدالفرسان یلبس اداته و یرکب فرسه و یخرج الی المیدان و یطرد الفرسان. (معجم الأدباء یاقوت چ مارگلیوث ج 2 ص 79 س 2).
- ادات نجار، آلات او.
لغت نامه دهخدا
ادات
دست افزار انگار افراز ابزار دست افزار آلت آلت حصول چیزی، (ادب) یکی از قسمتهای کلمه که در اصطح نحویان حرف گویند. به اصطح علمی حرف که در برابر اسم و فعل باشد و آن لفظی است که بدان اسم را به فعل ربط دهند، جمع ادوات. یا ادات استفهام. کلمه ای مه برای پرسش بکار رود مانند: کی کجا چگونه چرا در فارسی. و من ما کیف در عربی. یا ادات تشبیه. کلمه ای است که برای مانند کردن چیزی به چیزی بکار میرود لفظی که بر تشبیه دلت کند چنانکه در فارسی: چون چو و مانند آنها و در عربی کاف و کان و جز آنها
فرهنگ لغت هوشیار
ادات
افزار، ابزار، آلت، وسیله
تصویری از ادات
تصویر ادات
فرهنگ فارسی معین
ادات
آلت، ابزار، دست افزار، لوازم، حرف
فرهنگ واژه مترادف متضاد

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از قادات
تصویر قادات
قائدها، جلودارها، پیشواها، سردارها، فرمانده سپاه ها، جمع واژۀ قائد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از عادات
تصویر عادات
عادت ها، خلق ها و خوی ها، اعتیاد مثلاً عادت به مصرف الکل، کارهایی که انسان به آن خو می گیرد و در وقت معیّن انجام می دهد، جمع واژۀ عادت
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سادات
تصویر سادات
سائدها، اولاد پیغمبر اسلام، جمع واژۀ ساده، جمع الجمع واژۀ سائد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از قادات
تصویر قادات
جمع قاده، جمع قائد، سرداران لشکر کشان جمع قائد (قاید)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عادات
تصویر عادات
خوی ها آیین ها جمع عادت خوییها اخلاق، رسوم رسمها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سادات
تصویر سادات
اولاد پیغمبر اسلام (ص)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سادات
تصویر سادات
جمع ساده، بزرگان، اولاد پیامبر
فرهنگ فارسی معین
تصویری از عادات
تصویر عادات
جمع عادت
فرهنگ فارسی معین
تصویری از عادات
تصویر عادات
Habits
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از عادات
تصویر عادات
habitudes
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از عادات
تصویر عادات
습관
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از عادات
تصویر عادات
عادات
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از عادات
تصویر عادات
অভ্যাস
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از عادات
تصویر عادات
นิสัย
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از عادات
تصویر عادات
tabia
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از عادات
تصویر عادات
alışkanlıklar
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از عادات
تصویر عادات
習慣
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از عادات
تصویر عادات
习惯
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از عادات
تصویر عادات
הרגלים
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از عادات
تصویر عادات
nawyki
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از عادات
تصویر عادات
kebiasaan
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از عادات
تصویر عادات
आदतें
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از عادات
تصویر عادات
gewoonten
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از عادات
تصویر عادات
abitudini
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از عادات
تصویر عادات
hábitos
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از عادات
تصویر عادات
hábitos
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از عادات
تصویر عادات
звички
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از عادات
تصویر عادات
Gewohnheiten
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از عادات
تصویر عادات
привычки
دیکشنری فارسی به روسی
عادات
دیکشنری اردو به فارسی