- اخلگری
- کار اخلگر
معنی اخلگری - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
کسی که در کارها اخل میکند آنکه کارها را بر هم زند
منسوب به اخبار کسی که حکایت ها و قصه ها و داستانها را روایت کند محدث اثری مقابل اصولی، در اصطح فقیهان شیعه کسی را گویند که فقط بظاهر حدیث ها تمسک کند و بدلیل های عقلی روی نیاورد، در اصطح ابن الندیم (صاحب الفهرست) و زمان او تاریخ نویس عالم به تاریخ و ترجمه احوال، منسوب به فرقه اخباریان. منسوب به اخبار یا مضارع اخباری. فعل مضارعی که وجه صرفی آن دلت کند بر حدوث کار بطریق خبر و قطع و یقین: (میشوم میخواهم میروم) یا وجه اخباری. یکی از وجه های شش گانه در صرف فعلها و آن این است که کار را بطور قطع و یقین بیان نماید: (میروم رفتم خواهم رفت)
گونهای از پشیز که بر آن قل هوالله نوشته باشند اخلاصیه نیز گویند
خویی رفتاری
مربوط به اخبار مثلاً مضارع اخباری
شغل و عمل نیگر، رویانیدن سبزه
کسی که حکایت ها و داستان ها را روایت کند، کسی که فقط به ظاهر احادیث اکتفاء کند نه به دلیل های عقلی
ویژگی گروهی از علمای شیعه که به ظاهر احادیث و قرآن استناد می کنند نه به دلیل های عقلی
Ethical, Moral
угрюмость
этический , моральный
Mürrischkeit
ethisch, moralisch
похмурість
етичний , моральний
gburowatość
etyczny, moralny
伦理的 , 道德的
rabugice
ético, moral
scontrosità
etico, morale
mal humor
ético, moral
mauvaise humeur
éthique, moral
norsheid
ethisch, moreel
ความหงุดหงิด
จริยธรรม , ศีลธรรม
etis, moral