موضعی است به نجد. (منتهی الارب). و ثغور و حدود را اخراب گویند واخراب غرور موضعی است در شعر جمیل. (مراصدالاطلاع) ، اخراط شاه، خرط گوسفند. چشم زخم رسیدن به پستان گوسفند، منجمد و یا زردآب بیرون آمدن شیر بجهت نشستن گوسفند بر زمین نمناک
موضعی است به نجد. (منتهی الارب). و ثغور و حدود را اخراب گویند واخراب غرور موضعی است در شعر جمیل. (مراصدالاطلاع) ، اِخراطِ شاه، خَرط گوسفند. چشم زخم رسیدن به پستان گوسفند، منجمد و یا زردآب بیرون آمدن شیر بجهت نشستن گوسفند بر زمین نمناک
در بدیع اعراض از ماقبل و توجه به ما بعد با استعمال لفظ بل، مانند، برای مثال ای میوۀ دل من لا بل دل / وی آرزوی جانم لا بل جان، عارضش باغی دهانش غنچه ای / بل بهشتی در میانش کوثری اقامت کردن، مقیم شدن در یک جا، سر فرو افکندن و خاموش شدن، اعراض کردن، روگردانیدن، برگشتن از کسی، روی گردانیدن از چیزی پس از آنکه به آن روی آورده باشند
در بدیع اعراض از ماقبل و توجه به ما بعد با استعمال لفظ بل، مانندِ، برای مِثال ای میوۀ دل من لا بل دل / وی آرزوی جانم لا بل جان، عارضش باغی دهانش غنچه ای / بل بهشتی در میانش کوثری اقامت کردن، مقیم شدن در یک جا، سر فرو افکندن و خاموش شدن، اعراض کردن، روگردانیدن، برگشتن از کسی، روی گردانیدن از چیزی پس از آنکه به آن روی آورده باشند
آشکار و روشن ساختن، فصیح سخن گفتن، درست بیان کردن، کلمۀ عجمی را عربی کردن، حرکات حروف یا کلمات (فتحه، کسره، ضمه، مد و تشدید) که در بالا یا زیر کلمات قرار می گیرد
آشکار و روشن ساختن، فصیح سخن گفتن، درست بیان کردن، کلمۀ عجمی را عربی کردن، حرکاتِ حروف یا کلمات (فتحه، کسره، ضمه، مد و تشدید) که در بالا یا زیر کلمات قرار می گیرد