جدول جو
جدول جو

معنی اختبار - جستجوی لغت در جدول جو

اختبار
آزمودن، آگاهی یافتن تازه یابی آگاهی به چیزی، ترید خریدن آزمودن امتحان کردن، آگاهی یافتن از چیزی یا خبری خبردارشدن
فرهنگ لغت هوشیار
اختبار
آزمون، آگاهی یافتن، آزمایش کسی برای شناخت توانایی های او
تصویری از اختبار
تصویر اختبار
فرهنگ فارسی عمید
اختبار
((اِ ت ِ))
خبر گرفتن، خبرجویی، آزمودن، امتحان کردن
تصویری از اختبار
تصویر اختبار
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از اختبارات
تصویر اختبارات
جمع اختبار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اجتبار
تصویر اجتبار
شکسته بندی، توانگر کردن، توانگر شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اختیار
تصویر اختیار
گزیدن، گزین کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اختمار
تصویر اختمار
خاز شدن، خازیستن (پژوهشی در اساطیر ایران پاره نخست مهرداد بهار)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اختفار
تصویر اختفار
پیمان شکنی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اختضار
تصویر اختضار
سبزه بری چمن زنی، برداشتن بار باربرداری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اختصار
تصویر اختصار
کوتاه کردن سخن را
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اختبال
تصویر اختبال
کم خردی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اختباط
تصویر اختباط
شب دریوزگی شرم دریوزگی: گدایی با شرمزدگی در شب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اختباز
تصویر اختباز
نان پزی نان پختن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اختباء
تصویر اختباء
پنهان شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اختیار
تصویر اختیار
چاره داری، توانایی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از اختصار
تصویر اختصار
چکیده، کوتاه، کوتاه کردن، کوتاهی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از اعتبار
تصویر اعتبار
قول واعتماد، اطمینان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از انتبار
تصویر انتبار
بریدگی، بی فرزندی، دویدن بر تخت رفتن آبله کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اختصار
تصویر اختصار
مختصر کردن، کوتاه کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اعتبار
تصویر اعتبار
اعتماد، قدر، منزلت، آبرو، در علم اقتصاد حق خرید کالا یا استفاده از خدمات بدون پرداخت فوری پول، راستی، درستی، چیزی یا کسی را با دیگری قیاس کردن، چیزی را نیک انگاشتن و شگفتی کردن، عبرت گرفتن، پند گرفتن، در علم اقتصاد مبلغی که در بودجه برای کارهای مشخص درنظر گرفته می شود
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اختیار
تصویر اختیار
مقابل جبر، آزادی انسان در انجام دادن کاری یا ترک آن، برای مثال اینکه گویی این کنم یا آن کنم / این دلیل اختیار است ای صنم (مولوی - ۷۹۶) ، غیر حق را گر نباشد اختیار / خشم چون می آیدت بر جرم دار؟ (مولوی - ۷۹۷)
در تصوف ترجیح دادن ارادۀ حق بر ارادۀ خود به وسیلۀ سالک،
انتخاب کردن، برگزیدن،
در علم نجوم انتخاب زمان مناسب برای انجام کاری با استفاده از منازل قمر
اختیار دادن: آزادی دادن به کسی جهت برگزیدن چیزی یا انجام دادن کاری، مختار کردن
اختیار داشتن: آزاد بودن در انجام دادن کاری، مختار بودن
اختیار کردن: انتخاب کردن، برگزیدن، برای مثال گر تو را در بهشت باشد جای / دیگران دوزخ اختیار کنند (سعدی - ۱۴۰)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اختیار
تصویر اختیار
((اِ))
گزیدن، انتخاب کردن، آزادی عمل
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اختصار
تصویر اختصار
((اِ تِ))
کوتاه کردن، ایجاز، اکتفاء، بسنده کردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اعتبار
تصویر اعتبار
((اِ تِ))
پند گرفتن، آبرو، قدر
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اختصار
تصویر اختصار
Abbreviation, Abridgement, Brevity, Conciseness, Terseness
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از اعتبار
تصویر اعتبار
Credibility, Validity
دیکشنری فارسی به انگلیسی
сокращение , краткость , сжатость , лаконичность
دیکشنری فارسی به روسی
надежность , действительность
دیکشنری فارسی به روسی
Glaubwürdigkeit, Gültigkeit
دیکشنری فارسی به آلمانی
Abkürzung, Kürzung, Kürze
دیکشنری فارسی به آلمانی
скорочення , лаконічність , стислість
دیکشنری فارسی به اوکراینی
достовірність , дійсність
دیکشنری فارسی به اوکراینی
wiarygodność, ważność
دیکشنری فارسی به لهستانی
可信度 , 有效性
دیکشنری فارسی به چینی