- احمد
- ستوده تر
معنی احمد - جستجوی لغت در جدول جو
- احمد (پسرانه)
- بسیار ستوده، یکی از نامهای پیامبر (ص)
- احمد ((اَ مَ))
- ستوده تر، حمیده تر
- احمد
- ستوده تر
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
زشت چامه: چامه بد بی آهنگ بی پساوند شعر بد و بی وزن و بی قافیه: (دلشاد ملک معارف احمدا می گفت)
منسوب به احمد، منسوب به احمد رسول الله ص: ملت احمدی، دینار ط که بنام احمد بن طولون نامیده شده است
(پسرانه)
فرهنگ نامهای ایرانی
نام پیامبر (ص)، ستوده شده، بسیار تحسین شده، نام سوره ای در قرآن کریم، به صورت پسوند و پیشوندهمراه با بعضی نامها می آید و نام جدید می سازد مانند محمدامین، محمد علی، محمدحسین و علی محمد
ستاییدگی در خور ستایش بودن، ستوده یابی ستوده کار شدن ستوده شدن بستایش رسیدن، کاری کردن که موجب ستایش باشد، ستوده یافتن محمود یافتن ستودن تحسین تمجید
خویشاوندان، اقربا، کسان
نادان، بی عقل، نابخرد
ترش مزه
گوسپند دزد
خشکسال
نیرومندتر به نیروتر
سرخ، سرخ رنگ، مرد سرخ
خاکستری، چشم درد، نیک باریک خاکسترگون خاکستررنگ خاکستری، صاحب رمد کسی که چشم او درد کند با سرخی و آب ریزی چشم درد گرفته
نادان، کودن، بیخرد، ساده مرد
تیره رنگ، رنگ به رنگ
حمد کننده، درود فرستنده، سپاسگزار، ستایشگر، ستاینده
ستایش و سپاس داشتن
تیره رنگ، رنگ به رنگ
چوبی است که گاو آهن را بر آن نصب کنند و زمین را بشکافند
منت برنهادن، منت نهادن بر وی
ویژگی چشم دردمند، در پزشکی مبتلا به چشم درد
حمد، ستایش، سپاس، سورۀ اول قرآن کریم، دارای هفت آیه
نیکخو، ستوده، کسی که صفات نیکو دارد و نام پیغمبر بزرگ اسلام (ص) میباشد
((اَ حَ))
فرهنگ فارسی معین
مخفف الحمدالله، سپاس خدای را، سوره اول از قرآن کریم دارای هفت آیه، فاتحه الکتاب، شکر، سپاس