- احتیاط
با تدبیر کار کردن، هوشیاری به کار بردن، دوراندیشی، عاقبت اندیشی، در امور نظامی بخشی از نیروی نظامی یک کشور که در مواقع اضطراری به کار گرفته می شود
معنی احتیاط - جستجوی لغت در جدول جو
- احتیاط (طَ نَ)
حوط. حیطه. حزم. احتیاص. استوارکاری کردن. استوار کردن. به استواری فراگرفتن. (مجمل اللغه). بهوش کاری کردن. (صراح). دوراندیشی. پختگی. عاقبت اندیشی. مآل بینی: گفته آمد تا برادر را به احتیاط در قلعت نگاه دارند. (تاریخ بیهقی). به احتیاط آنجای رسیدند. (تاریخ بیهقی). استادم ابونصر رفت و وی بازنایستاد از چنین خدمتها احتیاط را. (تاریخ بیهقی). از آنجا سوی بلخ رود با والدۀ سلطان مسعود و دیگر حرم و حرۀ ختلی چنانکه به احتیاط آنجا رسیدند. (تاریخ بیهقی). نامه ها باید نبشت به مرو و بلخ تا هشیار و بیدار باشند و سر بیابانها و گذرهای جیحون به احتیاط نگاه دارند. (تاریخ بیهقی). غلامان را بخواند، گفت چیزی که نقد است و جامه های خفتن بر جمّازگان باید که امشب راست کنید. کاری نیفتاده است. و اما احتیاط زیان ندارد. (تاریخ بیهقی). از بیداری و حزم و احتیاط این پادشاه...یکی آن است... (تاریخ بیهقی). سلطان احتیاط ملک و صلاح وقت در آن دید که امیر اسماعیل را بچند حافظ و حارس از خواص حضرت خویش سپرد. (ترجمه تاریخ یمینی).
چون قضا آید چه سود ازاحتیاط.
مولوی.
چون قضا آید چه سود ازاحتیاط.
مولوی.
- احتیاط
استوار کاری کردن، به هوش کاری کردن، دور اندیشی
- احتیاط ((اِ))
محکم کاری کردن، کاری را با حزم و هوشیاری انجام دادن
- احتیاط
پروا، دوراندیشیدن، دوراندیشی
- احتیاط
پروا، حذر، حزم، دوراندیشی، عاقبت اندیشی، مال اندیشی، مبالات، ملاحظه، هشیاری
متضاد: بی پروایی
متضاد: بی پروایی
- احتیاط
حذرٌ
- احتیاط
Caution, Cautiousness, Precaution, Prudence, Wariness
- احتیاط
précaution, prudence
- احتیاط
dikkat, önlem, ihtiyat, tedbir
- احتیاط
دقّت، احتیاط، مراقبت
- احتیاط
احتیاط
- احتیاط
সতর্কতা , বিচক্ষণতা
- احتیاط
uangalifu, tahadhari, hekima
- احتیاط
सतर्कता , एहतियात , विवेक , सावधानी
- احتیاط
조심 , 예방책 , 신중 , 신중함
- احتیاط
注意 , 予防策 , 慎重 , 用心
- احتیاط
זהירות , אמצעי זהירות , זְהִירוּת
- احتیاط
kehati-hatian, pencegahan
- احتیاط
ความระมัดระวัง , การป้องกันล่วงหน้า , ความรอบคอบ
- احتیاط
voorzichtigheid, voorzorgsmaatregel
- احتیاط
precaución, cautela, prudencia
- احتیاط
attenzione, cautela, precauzione, prudenza
- احتیاط
cautela, precaução, prudência
- احتیاط
小心 , 预防措施 , 谨慎
- احتیاط
ostrożność, środek ostrożności, rozwaga
- احتیاط
обережність , застереження , розсудливість
- احتیاط
Vorsicht, Vorsichtsmaßnahme, Klugheit
- احتیاط
осторожность , предосторожность , благоразумие
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
دور اندیشانه هوشکارانه منسوب به احتیاط کاری که از روی احتیاط و دوراندیشی صورت گیرد
