جدول جو
جدول جو

معنی احتمالات - جستجوی لغت در جدول جو

احتمالات(اِ تِ)
جمع واژۀ احتمال.
- بأقرب احتمالات، به اقوی احتمال.
- بغالب احتمالات،همانا، رجوع کردن بسوی کسی
لغت نامه دهخدا
احتمالات
شدنی ها، به شمارآمده ها
تصویری از احتمالات
تصویر احتمالات
فرهنگ لغت هوشیار
احتمالات
شاخه ای از علم ریاضی که در آن احتمال وقوع پیشامدهای تصادفی بررسی می شود
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(نَ / نُ خوا / خا زَ دَ)
محتملاً. شاید
لغت نامه دهخدا
(اِ تِ)
جمع واژۀ احتفال، احتکاء عقده، گره بستن. گره زدن. بستن گره را، سمعت الاحادیث فمااحتکی فی صدری منها شی ٌٔ، یعنی نخلید در دل من. بدل من نچسبید. در من اثری نکرد
لغت نامه دهخدا
گرد همایی ها، گروه ها، به هم پیوستگان چپیرگان انجمن ها جمع اجتماع. گرد آمدن ها فراهم آمدن ها انجمن کردنها، گروه های فراهم آمده انجمن ها دسته های بهم پیوسته یا تالار اجتماعات. تالار و سالنی که انجمن ها و دیدارهای گروهی در آنجا صورت میگیرد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از احتمالا
تصویر احتمالا
شاید
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از احتیاطات
تصویر احتیاطات
هوشکاری ها پاییدن ها، جمع احتیاط
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اشتمالات
تصویر اشتمالات
جمع اشتمال
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از احتیالات
تصویر احتیالات
چاره گری ها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از احتمالاً
تصویر احتمالاً
((اِ تِ لَ))
شاید
فرهنگ فارسی معین
تصویری از احتمالا
تصویر احتمالا
شاید، چه بسا، گاس که، گمانم، گاسم
فرهنگ واژه فارسی سره
احیانا
فرهنگ واژه مترادف متضاد
تصویری از احتمالا
تصویر احتمالا
من المحتمل
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از احتمالا
تصویر احتمالا
Presumably, Probably
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از احتمالا
تصویر احتمالا
vraisemblablement, probablement
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از احتمالا
تصویر احتمالا
ככל הנראה , כנראה
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از احتمالا
تصویر احتمالا
غالباً
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از احتمالا
تصویر احتمالا
সম্ভবত
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از احتمالا
تصویر احتمالا
pengine
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از احتمالا
تصویر احتمالا
muhtemelen
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از احتمالا
تصویر احتمالا
아마
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از احتمالا
تصویر احتمالا
おそらく
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از احتمالا
تصویر احتمالا
อาจจะ
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از احتمالا
تصویر احتمالا
संभवतः , शायद
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از احتمالا
تصویر احتمالا
kemungkinan besar, mungkin
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از احتمالا
تصویر احتمالا
vermoedelijk, waarschijnlijk
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از احتمالا
تصویر احتمالا
presumiblemente, probablemente
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از احتمالا
تصویر احتمالا
presumivelmente, provavelmente
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از احتمالا
تصویر احتمالا
大概 , 可能
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از احتمالا
تصویر احتمالا
przypuszczalnie, prawdopodobnie
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از احتمالا
تصویر احتمالا
ймовірно , можливо
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از احتمالا
تصویر احتمالا
vermutlich, wahrscheinlich
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از احتمالا
تصویر احتمالا
предположительно , вероятно
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از احتمالا
تصویر احتمالا
presumibilmente, probabilmente
دیکشنری فارسی به ایتالیایی