جدول جو
جدول جو

معنی احتفالات

احتفالات(اِ تِ)
جمع واژۀ احتفال، احتکاء عقده، گره بستن. گره زدن. بستن گره را، سمعت الاحادیث فمااحتکی فی صدری منها شی ٌٔ، یعنی نخلید در دل من. بدل من نچسبید. در من اثری نکرد
لغت نامه دهخدا