- احترام (دخترانه)
بزرگ داشتن
معنی احترام - جستجوی لغت در جدول جو
- احترام
رفتاری که نشان دهندۀ بزرگداشت و گرامی داشتن کسی است، حرمت داشتن، گرامی بودن
احترامات فائقه: احترامات بیشتر و بهتر. معمولاً در ذیل نامه ها نوشته می شود
احترامات فائقه: احترامات بیشتر و بهتر. معمولاً در ذیل نامه ها نوشته می شود
- احترام (صَ)
حرمت داشتن. (زوزنی) (منتهی الارب) (تاج المصادر). بزرگ داشتن. بزرگ داشت. پاس. توقیر. حرمت: او را به اکرام و احترام تمام به هرات آوردند. (ترجمه تاریخ یمینی). پدر او را از هرات بحضرت آوردند و بنظر احترام ملاحظه فرمودند. (ترجمه تاریخ یمینی).
- احترام کردن، حرمت کردن. توقیر. بزرگ داشتن:
مخالف چو از شعبگی (؟) یافت نام
چو اهل حجازش کنند احترام.
ملاطغرا، آزمودن کسی را، آشامیدن اندک اندک. (منتهی الارب). تجرع. آشامیدن. (تاج المصادر) :احتساء مرق، اندک اندک و بمهلت آشامیدن شوربا، کندن و بیرون آوردن آب از میان ریگ. (منتهی الارب). آب از میان ریگ بیرون آوردن. (تاج المصادر)
- احترام کردن، حرمت کردن. توقیر. بزرگ داشتن:
مخالف چو از شعبگی (؟) یافت نام
چو اهل حجازش کنند احترام.
ملاطغرا، آزمودن کسی را، آشامیدن اندک اندک. (منتهی الارب). تجرع. آشامیدن. (تاج المصادر) :احتساء مرق، اندک اندک و بمهلت آشامیدن شوربا، کندن و بیرون آوردن آب از میان ریگ. (منتهی الارب). آب از میان ریگ بیرون آوردن. (تاج المصادر)
- احترام
حرمت داشتن، پاس
- احترام ((اِ تِ))
حرمت گذاشتن، بزرگ داشتن، حرمت، بزرگداشت
- احترام
پاس، ارج، سنایش، بزرگداری، بزرگ داشت، شکوهیدن، آزرمیدن
- احترام
آبرو، اعتبار، اعزاز، اکرام، بزرگداشت، پاس، تجلیل، تعظیم، تکریم، توقیر، حرمت، رعایت، عز، عزت، کرنش
متضاد: احتقار، خوارداشت
متضاد: احتقار، خوارداشت
- احترام
احترامٌ
- احترام
Regard, Deference, Respectability, Respectfulness, Reverence
- احترام
déférence, considération, (FR) respectabilité, (FR) respect, (FR) révérence
- احترام
повага , подібність
- احترام
heshima, (SW) heshima
- احترام
уважение , одинаковость
- احترام
احترام، احترام گذاشتن
- احترام
احترام , یکسانی
- احترام
সম্মান , শ্রদ্ধা , অভিন্নতা
- احترام
존경 , 동일성
- احترام
saygı, (TR) saygınlık, (TR) saygı, (TR) hürmet
- احترام
szacunek, (PL) szacowność, (PL) szacunek
- احترام
敬意 , 尊重 , 同一性
- احترام
כבוד , כָּבוֹד , זהות
- احترام
आदर , सम्मान , समानता
- احترام
Ehrerbietung, Achtung, (DE) Respektabilität, (DE) Respekt, (DE) Ehrfurcht
- احترام
ความเคารพ , ความเหมือนกัน
- احترام
eerbied, respect, (NL) respectabiliteit, (NL) respect, (NL) eerbied
- احترام
deferencia, respecto, (ES) respetabilidad, (ES) respeto, (ES) reverencia
- احترام
deferenza, rispetto, (IT) rispettabilità, (IT) rispetto, (IT) riverenza
- احترام
deferência, respeito, (PT) respeitabilidade, (PT) respeito, (PT) reverência
- احترام
尊重 , 相同
- احترام
penghormatan, (ID) rasa hormat, (ID) penghormatan
