جدول جو
جدول جو

معنی احاسی - جستجوی لغت در جدول جو

احاسی
(اَ)
جمع واژۀ احسیه. جج حسوه، آنچه برآرند از زمین بکاوش از آثار قدما
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از اساسی
تصویر اساسی
بنیادی مثلاً کار اساسی، اصلی مثلاً تفاوت اساسی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از احاسن
تصویر احاسن
زیبا و خوب. در فارسی به صورت مفرد به کار می رود
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از احاسن
تصویر احاسن
جمع احسن، خوبی ها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اساسی
تصویر اساسی
قانون اساسی، قانونی که اساس وپایه حکومت مملکتی است
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اناسی
تصویر اناسی
جمع انس، آدمیان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ایاسی
تصویر ایاسی
نقاب سیاهی که زنان بدان صورت خود را پوشانند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تحاسی
تصویر تحاسی
هم آشامی با هم آشامیدن
فرهنگ لغت هوشیار
نحاسی در فارسی مسی، مسرنگ منسوب به نحاس مسی مسین، ساخته ازجنس مس، برنگ مس مسی رنگ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اساسی
تصویر اساسی
بنیادین، اصولی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اساسی
تصویر اساسی
بنیادین، بنیادی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از اساسی
تصویر اساسی
Constitutional, Essential, Fundamentally, Radical
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از احساسی
تصویر احساسی
Gushy, Overemotional, Sentimental
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از احساسی
تصویر احساسی
mièvre, trop émotif, sentimental
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از اساسی
تصویر اساسی
constitutionnel, essentiel, fondamentalement, radical
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از اساسی
تصویر اساسی
ตามรัฐธรรมนูญ , สำคัญ , อย่างพื้นฐาน , รุนแรง
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از احساسی
تصویر احساسی
sentimenteel, te emotioneel
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از اساسی
تصویر اساسی
constitutioneel, essentieel, fundamenteel, radicaal
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از احساسی
تصویر احساسی
meloso, excessivamente emocional, sentimental
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از احساسی
تصویر احساسی
meloso, excesivamente emocional, sentimental
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از اساسی
تصویر اساسی
constitucional, esencial, fundamentalmente, radical
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از احساسی
تصویر احساسی
sentimentale, eccessivamente emotivo
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از اساسی
تصویر اساسی
costituzionale, essenziale, fondamentalmente, radicale
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از اساسی
تصویر اساسی
конституційний , основний , фундаментально , радикальний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از اساسی
تصویر اساسی
constitucional, essencial, fundamentalmente, radical
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از احساسی
تصویر احساسی
甜腻的 , 过于感性的 , 情感的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از اساسی
تصویر اساسی
宪法的 , 必要的 , 基本地 , 激进的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از احساسی
تصویر احساسی
sentymentalny, zbyt emocjonalny
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از اساسی
تصویر اساسی
konstytucyjny, zasadniczy, zasadniczo, radykalny
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از احساسی
تصویر احساسی
сентиментальний , надмірно емоційний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از احساسی
تصویر احساسی
rührselig, überemotional, sentimental
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از اساسی
تصویر اساسی
verfassungsmäßig, wesentlich, grundsätzlich, radikal
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از اساسی
تصویر اساسی
конституционный , основной , фундаментально , радикальный
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از احساسی
تصویر احساسی
сентиментальный , чрезмерно эмоциональный
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از احساسی
تصویر احساسی
อ่อนหวาน , อารมณ์มากเกินไป , อารมณ์
دیکشنری فارسی به تایلندی