جدول جو
جدول جو

معنی اجرغ - جستجوی لغت در جدول جو

اجرغ
منطقه ی قرق شده، حصاری که به دور یک منطقه برای به دام انداختن
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از اجرت
تصویر اجرت
مزد، مزد کار، دستمزد، کرایه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اجری
تصویر اجری
جیره، وظیفه، راتبه، مقرری، مستمری
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اجرا
تصویر اجرا
روا کردن امری، عمل کردن کاری طبق برنامۀ قبلی، راندن، جاری کردن آب، روان ساختن، مقرری سالیانه به ماموران دیوان و سپاهیان
فرهنگ فارسی عمید
(اَ رِ)
ترکی است. دردمند. (شرفنامۀ منیری) ، خداوند شتران بسیارشیر شدن. (منتهی الارب) (آنندراج). خداوند شتران بسیارشیر شدن. (تاج المصادر بیهقی). فراوان شدن شتران و گوسپندان قوم و بسیار گردیدن شیر آنها: اغزر القوم، غزرت ابلهم و شاؤهم و کثرت البانها. (از اقرب الموارد). در ناظم الاطباء ’اغزاز’ بهر دو زاء به این معانی ضبط شده و ظاهراً تصحیفی روی داده است، در باران بسیار قرار گرفتن: اغزر القوم، صاروا فی غزر المطر. (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
(اَ رَ)
مرد آلوده در رذائل. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
تصویری از اجرت
تصویر اجرت
مزد کار، کرایه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اجرب
تصویر اجرب
پرخارش خارنده
فرهنگ لغت هوشیار
راندن روا کردن امری، وظیفه و راتبه و جیره مقرر کردن برای کسی، کسی را وکیل کردن، امضا کردن، بکار بردن لفظ و عبارت، راتبه وظیفه ادرار جیره. ممال آن (اجری) است، بمرحله عمل گذاشتن حکمی که قطعیت یافته است. یا بموقع اجرا گذاشتن (گذاردن)، اجرا کردن بجریان انداختن بکار بستن از گفتار بکردار آوردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اجرت
تصویر اجرت
((اُ رَ))
مزد، دستمزد، کرایه
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اجرت
تصویر اجرت
دستمزد، مزد
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از اجرا
تصویر اجرا
روانه، انجام، کارگزاری
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از اجرا
تصویر اجرا
تنفيذٌ
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از اجرا
تصویر اجرا
Enactment, Enforcement, Implementation, Performance
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از اجرا
تصویر اجرا
promulgation, exécution, mise en œuvre, performance
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از اجرا
تصویر اجرا
执行 , 实施 , 表现
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از اجرا
تصویر اجرا
시행 , 실행 , 구현 , 공연
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از اجرا
تصویر اجرا
принятие , исполнение , реализация , производительность
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از اجرا
تصویر اجرا
Verabschiedung, Vollstreckung, Umsetzung, Leistung
دیکشنری فارسی به آلمانی
دستمزد
دیکشنری اردو به فارسی
تصویری از اجرا
تصویر اجرا
نفاذ , عملدرآمد , کارکردگی
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از اجرا
تصویر اجرا
বাস্তবায়ন , কার্যসম্পাদন
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از اجرا
تصویر اجرا
utekelezaji, maonyesho
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از اجرا
تصویر اجرا
kanunlaşma, uygulama, performans
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از اجرا
تصویر اجرا
施行 , 実行 , 実装 , パフォーマンス
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از اجرا
تصویر اجرا
promulgação, execução, implementação, desempenho
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از اجرا
تصویر اجرا
חִקּוּק , אכיפה , מִשְׁמוּשׁ , בִּצּוּעַ
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از اجرا
تصویر اجرا
कार्यान्वयन , निष्पादन , प्रदर्शन
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از اجرا
تصویر اجرا
pelaksanaan, kinerja
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از اجرا
تصویر اجرا
การบังคับใช้ , การดำเนินการ , การแสดง
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از اجرا
تصویر اجرا
uitvoering, implementatie, prestatie
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از اجرا
تصویر اجرا
ухвалення , виконання , впровадження
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از اجرا
تصویر اجرا
promulgación, ejecución, implementación, actuación
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از اجرا
تصویر اجرا
uchwalenie, wykonanie, wdrożenie, wydajność
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از اجرا
تصویر اجرا
attuazione, esecuzione, prestazione
دیکشنری فارسی به ایتالیایی