جدول جو
جدول جو

معنی اجتیاب - جستجوی لغت در جدول جو

اجتیاب
(شِ کَ پُ کُ)
دویدن، ایستاده کردن کسی بر اطراف انگشتان. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
اجتیاب
جامه پوشی
تصویری از اجتیاب
تصویر اجتیاب
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از اجتذاب
تصویر اجتذاب
جذب کردن، به سوی خود کشیدن، به خود کشیدن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از انتیاب
تصویر انتیاب
پیاپی آمدن، پی در پی رسیدن، پیاپی آمدن کاری یا پیشامدی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اغتیاب
تصویر اغتیاب
در غیبت افتادن، غیبت کردن، در غیاب کسی بد گفتن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اجتلاب
تصویر اجتلاب
کشیدن از جایی به جای دیگر، جلب کردن، کشاندن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ارتیاب
تصویر ارتیاب
شک کردن، در شک افتادن، شک پیدا کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اجتیاز
تصویر اجتیاز
عبور کردن، گذشتن از جایی، گذشتن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اجتناب
تصویر اجتناب
دوری کردن، پرهیز کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از انتیاب
تصویر انتیاب
پی در پی رسیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اهتیاب
تصویر اهتیاب
ترسیدن بزرگ داشتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اکتیاب
تصویر اکتیاب
درد مندیی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اغتیاب
تصویر اغتیاب
غیبت کردن در غیاب کسی بد گفتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ارتیاب
تصویر ارتیاب
شک کردن، به شک افتادن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اجتذاب
تصویر اجتذاب
بسوی خود کشیدن
فرهنگ لغت هوشیار
کشیدن چیزی را از جایی به جایی بردن کشیدن کشیدن از جایی بجای دیگر چیزی از جایی بجایی بردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اجتناب
تصویر اجتناب
احتراز، پرهیز، دوری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اجتیاح
تصویر اجتیاح
ویران کردن
فرهنگ لغت هوشیار
راه بریدن در نور دیدن بگشتن رفت و برگشت گذشتن از جایی و رفتن بگذشتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اجتیاف
تصویر اجتیاف
به تو رفتن به اندرون چیزی شدن درونروی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از انتیاب
تصویر انتیاب
((اِ))
پیاپی آمدن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اغتیاب
تصویر اغتیاب
((اِ))
پشت سر کسی بد گفتن، غیبت کردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ارتیاب
تصویر ارتیاب
((اِ))
کسی را متهم ساختن، دچار شک و تردید گردیدن، گمان داشتن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اجتلاب
تصویر اجتلاب
((اِ تِ))
کشیدن، جلب کردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اجتذاب
تصویر اجتذاب
((اِ تِ))
جذب کردن، به خویش کشیدن، ربودن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اجتناب
تصویر اجتناب
((اِ تِ))
احتراز، خودداری کردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اجتیاز
تصویر اجتیاز
((اِ))
گذر کردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اجتناب
تصویر اجتناب
دوری، پرهیز، گریز، پرهیز کردن
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از اجتناب
تصویر اجتناب
Avoidance
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از اجتناب
تصویر اجتناب
избегание
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از اجتناب
تصویر اجتناب
Vermeidung
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از اجتناب
تصویر اجتناب
уникнення
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از اجتناب
تصویر اجتناب
unikanie
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از اجتناب
تصویر اجتناب
避免
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از اجتناب
تصویر اجتناب
evitação
دیکشنری فارسی به پرتغالی