جدول جو
جدول جو

معنی اجتهادی - جستجوی لغت در جدول جو

اجتهادی
منسوب به اجتهاد آنچه به کوشش و اجتهاد بستگی داشته باشد، یا رساله اجتهادی. رساله ای که شخص پس از گذراندن عالی ترین مرحله های تحصیل در رشته تخصصی خود مینویسد تا آگاهی و مهارت خود را در آن رشته نشان دهد رساله دکتری
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از اجتهاد
تصویر اجتهاد
تجاهد، جهد کردن، کوشیدن، کوشش، سعی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اجتهاد
تصویر اجتهاد
کوشش، استادی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از اجتهاد
تصویر اجتهاد
((اِ تِ))
سعی کردن، کوشیدن، سعی، کوشش، استنباط مسایل شرعی از قرآن و حدیث
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اجتهاد
تصویر اجتهاد
جهد کردن، کوشش کردن، کوشیدن، در فقه استنباط مسائل شرعی از قرآن، احادیث و اخبار
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اجتهادات
تصویر اجتهادات
جمع اجتهاد
فرهنگ لغت هوشیار
گروهی مردمی چپیرگی، خوگر دمساز منسوب به اجتماع مقابل فردی. کاری که به اجتماع و به همگان بستگی داشته باشد آنچه مربوط بگروهی باشد که با هم زندگی میکنند مانند موء سسات فرهنگی بهداشتی اقتصادی سیاسی تعاونی و مانند آنها، کسی که با آداب و رسوم همگانی آشنا و دمساز است، طرفدار اجتماع سوسیالیست. یا کارهای اجتماعی. کارهایی که بسود اجتماع مردم صورت میگیرد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اشتدادی
تصویر اشتدادی
منسوب به اشتداد یا حرکت اشتدادی. نوعی از حرکت در کیف
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اجتماعی
تصویر اجتماعی
همبودی، همبودین
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از اقتصادی
تصویر اقتصادی
صفت) منسوب به اقتصاد: امور اقتصادی مملکت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از انتهایی
تصویر انتهایی
فرجامیک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از انتقادی
تصویر انتقادی
سره سنجانه خرده گیرانه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اجتماعی
تصویر اجتماعی
مربوط به اجتماع، خوش برخورد و آداب دان مثلاً آدم اجتماعی، در علوم سیاسی سوسیالیست
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اجتماعی
تصویر اجتماعی
همگانی، عمومی، کسی که آداب معاشرت را می داند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اشتهاردی
تصویر اشتهاردی
اهل اشتهارد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از التهابی
تصویر التهابی
Inflammatory
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از اجتماعی
تصویر اجتماعی
Communal, Gregarious, Sociable, Social
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از انتهایی
تصویر انتهایی
Extremity
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از انتقادی
تصویر انتقادی
Critically
دیکشنری فارسی به انگلیسی
общественный , общительный , социальный
دیکشنری فارسی به روسی
воспалительный
دیکشنری فارسی به روسی
экономический
دیکشنری فارسی به روسی
gemeinschaftlich, gesellig, sozial
دیکشنری فارسی به آلمانی
комунальний , комунікабельний , товариський , соціальний
دیکشنری فارسی به اوکراینی