قصبۀ بزرگی است از بخش کرج شهرستان تهران، در 78000 گزی جنوب باختر کرج، سر راه کرج به بوئین زهرا. جلگه، معتدل، دارای 6267 تن سکنه، شیعه مذهب و فارسی زبان و زبان مخصوص که ریشه آن فارسی است. آب آن از 21 رشته قنات که یکی شیرین بقیه لب شور است. محصول عمده آنجا غلات، بنشن، چغندر قند، پنبه، و جالیز. شغل اهالی زراعت و کسب. صنایع دستی: کرباس و پارچۀ نخی بافی. دبستان 6 کلاسه، پاسگاه ژاندارمری و محضر رسمی دارد. بنای امام زاده و مسجد و تکیۀ آن قدیمی است. کار خانه تصفیۀ پنبه و آسیاب موتوری دارد. مزارع مشروحۀ زیر جزء این قصبه در زمستان بدون سکنه و در بهار و تابستان برای برداشت محصول موقتاً دارای چند تن سکنه است: مهدی آباد، شهرآباد، قلح آباد انجمن، مروت آباد، خورشیدآباد، مشکین آباد، حسین آباد، فردآباد، عبدل آباد، کیوشک آباد، خرم آباد، فتح آباد، سلطان آباد، علی آباد، مزرعه، چشمۀ رضاقلی، چشمۀ حاجی محمد. (فرهنگ جغرافیائی ایران ج 1)
منسوب به اجتهاد آنچه به کوشش و اجتهاد بستگی داشته باشد، یا رساله اجتهادی. رساله ای که شخص پس از گذراندن عالی ترین مرحله های تحصیل در رشته تخصصی خود مینویسد تا آگاهی و مهارت خود را در آن رشته نشان دهد رساله دکتری
آشکارا کردن و آشکارا شدن. یقال: اشتهره فاشتهر. (منتهی الارب). لازم و متعدی است. گویند فلان را فضیلتی است که مردم آنرا شهرت داده اند. و هم گویند: فلان به فضل مشهور شده است. (از اقرب الموارد). در فارسی به معانی شهرت و ناموری و معروفیت بکار می رود