جدول جو
جدول جو

معنی اثماناً - جستجوی لغت در جدول جو

اثماناً
(نِ شُ دَ)
هشت یک هشت یک.
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از اثمان
تصویر اثمان
ثمن ها، قیمت ها، بهاها، جمع واژۀ ثمن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از امانات
تصویر امانات
امانت، امین بودن، مقابل خیانت، راستی و درستکاری، جمع امانات، مالی یا چیزی که به کسی می سپارند تا از آن نگه داری کند، ودیعه، دادن چیزی به کسی برای اینکه از آن نگه داری کند
فرهنگ فارسی عمید
(نِ تَ زَ دَ)
بالاجماع. بالاتفاق. متفقاً. اتفاقاً
لغت نامه دهخدا
(هَِ پَ رَ)
هشت شدن. (تاج المصادر). هشت عدد گردیدن: اثمن القوم. (منتهی الارب).
لغت نامه دهخدا
(اَ)
جمع واژۀ امانت. رجوع به امانت شود.
لغت نامه دهخدا
(نِ دَ)
سه یک سه یک. به سه بخش
لغت نامه دهخدا
(نِ نَ / نِ گِ رِ تَ)
ایجاباً. مقابل نفیاً و سلباً
لغت نامه دهخدا
(نَ شُ دَ)
خلاصهً. مختصراً. ایجازاً. بالاجمال. بالجمله. مقابل تفصیلاً
لغت نامه دهخدا
(نَ دَ)
پنج یک پنج یک. پنج بهری. به پنج بخش
لغت نامه دهخدا
(نِ خوَرْ / خُرْ زَ دَ)
اتفاقاً. گاهگاه: اگر احیاناً چارۀ این شغل مرا (احمد حسن) بباید کرد من شرایط این شغل را درخواهم بتمامی. (تاریخ بیهقی).
لغت نامه دهخدا
(نُ رَ تَ)
به اضمار. در حال اضمار. رجوع به اضمار شود
لغت نامه دهخدا
(اَ)
جمع واژۀ ثمن و ثمن و ثمین. (منتهی الارب) ، سودمندتر
لغت نامه دهخدا
تصویری از امانات
تصویر امانات
جمع امانت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اثمان
تصویر اثمان
جمع ثمن و ثمین
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از احیاناً
تصویر احیاناً
((اِ نَ نْ))
اتفاقاً، گاهگاهی، هیچ، هرگز
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اجماعاً
تصویر اجماعاً
((اِ عَ نْ))
همگی، دست جمعی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اجمالاً
تصویر اجمالاً
((اِ لَ نْ))
به طور خلاصه و مبهم
فرهنگ فارسی معین