- اتومات
- اتوماتیک، دستگاه خودکار
معنی اتومات - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
خود کار فرانسوی خودکار دستگاهی که خود به خود کار میکند و نیازی به بودن کارگر بر سر آن نیست خود کار
خودبخود، خودکار
ویژگی هر وسیله ای که بدون دخالت انسان و خود به خود کار کند، عملی که بدون فکر کردن انجام شود، خودکار (واژه فرهنگستان)
به طور خودکار، دستگاهی که پس از به کار افتادن احتیاج به نیروی انسانی ندارد، شخص بی اراده، آدمک
Automatic
автоматический
automatisch
автоматичний
automatyczny
automático
automatico
automático
automatique
automatisch
อัตโนมัติ
otomatis
स्वचालित
אוטומטי
otomatik
otomatiki
স্বয়ংক্রিয়
خودکار
فرانسوی روزنه
فرانسوی گذرگشت اتومبیل بزرگ که برای حمل مسافران دسته جمعی بکار رود
فرانسوی خودخوار
جمع احتمال یا حساب احتمات بر روی امکان وقوع پیشامدی یا صورت گرفتن کاری حساب کردن و احتمالهای کار را بحساب آوردن
دستگاهی که برق اتومبیل را تنظیم میکند
خودکلید
باژ خراج (پارسی است) برخی واژه نامه ها به ریشه پهلوی آن ننگریسته اند، جمع رسوم حقوق و عوارض، آنچه از محصول برای پرداخت مزد ماموران محلی مانند کدخدا و دشتبان و حمامی و آهنگر و نجار و غیره کسر میگردد. یا کارخانه رسومات کارخانه مشروب سازی
جمع الوس