جدول جو
جدول جو

معنی اتاچی - جستجوی لغت در جدول جو

اتاچی
یک چیزی
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از اختاچی
تصویر اختاچی
اخته چی، آنکه کارش اخته کردن حیوانات است
فرهنگ فارسی عمید
(اِ)
هیل را گویند و به عربی قاقلۀ صغار خوانند و به زبان هندی نیز هیل را لاچی گویند. (برهان). سانسکریت الیکا. (حاشیۀبرهان چ معین از اشتینگاس). و رجوع به الایچی شود
لغت نامه دهخدا
(اَ وی ی)
مرد غریب در میان جماعتی. غریب، سیل اتاوی، سیل که باران آن در جای دور فروباریده باشد، جویچه که از نهری بزمین خود آرند، مسافری که وطنش معلوم نبود
لغت نامه دهخدا
(اَ وا)
جمع واژۀ اتاوه
لغت نامه دهخدا
(اَ)
از مردم اتاوه. اهل شهر اتاوه
لغت نامه دهخدا
(اَ)
جمع واژۀ اتاوه
لغت نامه دهخدا
بمعنی عنقریب، اول، مرد جتّی که هنگام یاغیگری ابشالوم وی در لشکر داود صاحب رتبه و امتیاز شده. دوم، شخصی بن یامینی و یکی از شجاعان داود. رجوع به قاموس کتاب مقدس شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از اتاوی
تصویر اتاوی
جمع اتاوه، باج ها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اختاچی
تصویر اختاچی
ترکی ستوربان میرآخور طویله دار مهتر ستوربان
فرهنگ لغت هوشیار