انصاری خزرجی زید بن اسودبن سهل از بنی نجار. او عقبه و بدر و دیگر مشاهد را دریافته و از تیراندازان مشهور بود وفات وی به سال 31 یا 34 و بقولی 51 هجری قمری بوده است. رجوع به ص 145 حبط ج 1 شود
انصاری خزرجی زید بن اسودبن سهل از بنی نجار. او عقبه و بدر و دیگر مشاهد را دریافته و از تیراندازان مشهور بود وفات وی به سال 31 یا 34 و بقولی 51 هجری قمری بوده است. رجوع به ص 145 حبط ج 1 شود
الحمصی. عباد بن ریان. محدث است. محدّث در اصطلاح علم حدیث، به شخصی گفته می شود که احادیث پیامبر اسلام (ص) را روایت، حفظ، بررسی و نقل می کند. این فرد معمولاً با دقت فراوان، سلسله اسناد را بررسی می کند تا از صحت روایت اطمینان حاصل شود. محدثان نقش بسیار مهمی در ثبت و حفظ سنت نبوی ایفا کرده اند و بدون تلاش های آنان، منابع اصلی دین اسلام دچار تحریف می شد.
الحمصی. عباد بن ریان. محدث است. محدّث در اصطلاح علم حدیث، به شخصی گفته می شود که احادیث پیامبر اسلام (ص) را روایت، حفظ، بررسی و نقل می کند. این فرد معمولاً با دقت فراوان، سلسله اسناد را بررسی می کند تا از صحت روایت اطمینان حاصل شود. محدثان نقش بسیار مهمی در ثبت و حفظ سنت نبوی ایفا کرده اند و بدون تلاش های آنان، منابع اصلی دین اسلام دچار تحریف می شد.
خشوعی، برکات بن شیخ ابی اسحاق ابراهیم بن شیخ ابی الفضل طاهر بن برکات بن ابراهیم دمشقی جیرونی محدّث. (510- 598 هجری قمری). رجوع به وفیات ابن خلکان شود منجم شیرازی. وی بزمان القائم بامراﷲ میزیست وگویند زلزلۀ چهاردهم صفر سال 434 هجری قمری تبریز رااو از پیش آگاهی داد. رجوع به ص 407 حبط ج 2 شود یحیی بن تمیم بن معز بن بادیس. از ملوک بنی زیری در افریقیه از سال 501 تا 509 هجری قمری رجوع به یحیی... شود ابن محمد بن علی بن حسن فضلویه. سرسلسلۀ امرای هزاراسپی لرستان و آنان مدت دویست سال (543- 740 هجری قمری) در لرستان حکومت داشتند و به اتابکان لرستان یا آل فضلویه معروفند. ابوطاهر از طرف سلغریان مأمور نشاندن ف تنه لر بزرگ شد و در آنجا حکومت یافت و خاندان او از سلاطین مغول اطاعت کردند و چندی حکومت خوزستان نیز بآنان واگذارشد. مدت حکمرانی ابوطاهر از 543 هجری قمری تا حدود سی وچهار سال بود. رجوع به حبط ج 2 ص 102 شود اوانی. نام یکی از فدائیان حسن صباح. او کشندۀ خواجه نظام الملک حسن طوسی است به رمضان سال 435 هجری قمری رجوع به ص 364 و 373 حبط ج 1 شود
خشوعی، برکات بن شیخ ابی اسحاق ابراهیم بن شیخ ابی الفضل طاهر بن برکات بن ابراهیم دمشقی جیرونی محدّث. (510- 598 هجری قمری). رجوع به وفیات ابن خلکان شود منجم شیرازی. وی بزمان القائم بامراﷲ میزیست وگویند زلزلۀ چهاردهم صفر سال 434 هجری قمری تبریز رااو از پیش آگاهی داد. رجوع به ص 407 حبط ج 2 شود یحیی بن تمیم بن معز بن بادیس. از ملوک بنی زیری در افریقیه از سال 501 تا 509 هجری قمری رجوع به یحیی... شود ابن محمد بن علی بن حسن فضلویه. سرسلسلۀ امرای هزاراسپی لرستان و آنان مدت دویست سال (543- 740 هجری قمری) در لرستان حکومت داشتند و به اتابکان لرستان یا آل فضلویه معروفند. ابوطاهر از طرف سلغریان مأمور نشاندن ف تنه لر بزرگ شد و در آنجا حکومت یافت و خاندان او از سلاطین مغول اطاعت کردند و چندی حکومت خوزستان نیز بآنان واگذارشد. مدت حکمرانی ابوطاهر از 543 هجری قمری تا حدود سی وچهار سال بود. رجوع به حبط ج 2 ص 102 شود اوانی. نام یکی از فدائیان حسن صباح. او کشندۀ خواجه نظام الملک حسن طوسی است به رمضان سال 435 هجری قمری رجوع به ص 364 و 373 حبط ج 1 شود
ابن ابی جان (ابی حیّان ؟) یکی از علماء سیستان است و صاحب تاریخ سیستان در باب ((مردم سیستان که از پس اسلام بزرگ گشتند و مردمان ایشان را بدانستند بفضل)) نام او آورده است. رجوع به ص 18 تاریخ سیستان چ طهران شود
ابن ابی جان (ابی حیّان ؟) یکی از علماء سیستان است و صاحب تاریخ سیستان در باب ((مردم سیستان که از پس اسلام بزرگ گشتند و مردمان ایشان را بدانستند بفضل)) نام او آورده است. رجوع به ص 18 تاریخ سیستان چ طهران شود
ابن شهید. احمد بن ابی مروان، عبدالملک بن مروان بن ذی الوزارتین الاعلی احمد بن عبدالملک بن عمر بن محمد بن عیسی بن شهید اشجعی اندلسی قرطبی. ولادت او به سال 382 هجری قمری او راست: کتاب کشف الدّک و ایضاح الشک، و آن کتابیست مشهور در علم حیل و شعبده. کتاب التوابع و الزوابع. کتاب حانوت عطار. او به سال 426هجری قمری به قرطبه درگذشت. و رجوع به احمد... شود خزرجی، نصرانی. راهب. او بانی مسجد ضرار بود و آنگاه که رسول صلوات الله علیه از غزوۀ تبوک بازگشت امر بتخریب آن مسجد فرمود. رجوع به ص 139 حبط ج 1 و ص 417 حبط ج 2 شود
ابن شهید. احمد بن ابی مروان، عبدالملک بن مروان بن ذی الوزارتین الاعلی احمد بن عبدالملک بن عمر بن محمد بن عیسی بن شهید اشجعی اندلسی قرطبی. ولادت او به سال 382 هجری قمری او راست: کتاب کشف الدّک و ایضاح الشک، و آن کتابیست مشهور در علم حیل و شعبده. کتاب التوابع و الزوابع. کتاب حانوت عطار. او به سال 426هجری قمری به قرطبه درگذشت. و رجوع به احمد... شود خزرجی، نصرانی. راهب. او بانی مسجد ضرار بود و آنگاه که رسول صلوات الله علیه از غزوۀ تبوک بازگشت امر بتخریب آن مسجد فرمود. رجوع به ص 139 حبط ج 1 و ص 417 حبط ج 2 شود
تاج الدین فارسی شیرازی. او پس از عزل مؤیدالدین مرزبان بسعی اتابک بوزابه، به وزارت مسعود بن محمد سلجوقی (527 -547 هجری قمری) رسید لکن چون عقل و کیاستی وافی نداشت پس از قتل بوزابه معزول و به شیراز بازگشت. رجوع به دستورالوزراء خوندمیر ص 214 و حبط ج 1 ص 384 شود فریدالدین عطار. محمد بن ابی بکر ابراهیم نیشابوری. کنیت او بقول مشهور ابوحامد است. رجوع به فریدالدین... شود علی بغدادی. او راست: عیون التواریخ. و حمدالله مستوفی از این کتاب نقل کرده است. رجوع به حبط ج 1 ص 358 شود
تاج الدین فارسی شیرازی. او پس از عزل مؤیدالدین مرزبان بسعی اتابک بوزابه، به وزارت مسعود بن محمد سلجوقی (527 -547 هجری قمری) رسید لکن چون عقل و کیاستی وافی نداشت پس از قتل بوزابه معزول و به شیراز بازگشت. رجوع به دستورالوزراء خوندمیر ص 214 و حبط ج 1 ص 384 شود فریدالدین عطار. محمد بن ابی بکر ابراهیم نیشابوری. کنیت او بقول مشهور ابوحامد است. رجوع به فریدالدین... شود علی بغدادی. او راست: عیون التواریخ. و حمدالله مستوفی از این کتاب نقل کرده است. رجوع به حبط ج 1 ص 358 شود
عبدالله بن عبدالرحمن بن معمر یا یعمر بن حزم انصاری. از روات حدیث است. یکی از ویژگی های برجسته روات در تاریخ اسلام این است که آنان تنها نقل کنندگان ساده احادیث نبوده اند، بلکه مسئولیت سنگینی در ارزیابی صحت روایات و نقل دقیق آن ها بر عهده داشته اند. محدثان به بررسی دقیق اسناد و شرایط راویان پرداخته اند تا بتوانند احادیث صحیح را از آنچه ممکن است تغییر یا تحریف شده باشد، تمییز دهند.
عبدالله بن عبدالرحمن بن معمر یا یعمر بن حزم انصاری. از روات حدیث است. یکی از ویژگی های برجسته روات در تاریخ اسلام این است که آنان تنها نقل کنندگان ساده احادیث نبوده اند، بلکه مسئولیت سنگینی در ارزیابی صحت روایات و نقل دقیق آن ها بر عهده داشته اند. محدثان به بررسی دقیق اسناد و شرایط راویان پرداخته اند تا بتوانند احادیث صحیح را از آنچه ممکن است تغییر یا تحریف شده باشد، تمییز دهند.
نوح بن ابی مریم قاضی مرو. از محدثین است. در تاریخ اسلام، عنوان محدث جایگاهی رفیع دارد. محدثان کسانی بودند که با تکیه بر حافظه قوی، دقت علمی و تقوای فردی، روایات پیامبر اسلام را از طریق زنجیره ای از راویان نقل می کردند. آنان نه تنها روایت گر، بلکه نقاد حدیث نیز بودند و با طبقه بندی راویان، به اعتبارسنجی احادیث کمک شایانی کردند. آثار بزرگ حدیثی نتیجه تلاش محدثان است.
نوح بن ابی مریم قاضی مرو. از محدثین است. در تاریخ اسلام، عنوان محدث جایگاهی رفیع دارد. محدثان کسانی بودند که با تکیه بر حافظه قوی، دقت علمی و تقوای فردی، روایات پیامبر اسلام را از طریق زنجیره ای از راویان نقل می کردند. آنان نه تنها روایت گر، بلکه نقاد حدیث نیز بودند و با طبقه بندی راویان، به اعتبارسنجی احادیث کمک شایانی کردند. آثار بزرگ حدیثی نتیجه تلاش محدثان است.
صحابی است. در منابع اسلامی، صحابی فردی است که پیامبر اسلام (ص) را ملاقات کرده، به او ایمان آورده و تا پایان عمر در دین اسلام باقی مانده است. صحابه از نخستین پیروان اسلام بودند که در جنگ های صدر اسلام حضور داشتند و بسیاری از احادیث پیامبر به واسطه آنان به نسل های بعد منتقل شده است. واژه صحابی به ویژه در فقه و اصول روایت حدیث اهمیت بالایی دارد.
صحابی است. در منابع اسلامی، صحابی فردی است که پیامبر اسلام (ص) را ملاقات کرده، به او ایمان آورده و تا پایان عمر در دین اسلام باقی مانده است. صحابه از نخستین پیروان اسلام بودند که در جنگ های صدر اسلام حضور داشتند و بسیاری از احادیث پیامبر به واسطه آنان به نسل های بعد منتقل شده است. واژه صحابی به ویژه در فقه و اصول روایت حدیث اهمیت بالایی دارد.
شهاب الدین عبدالرحمن بن اسماعیل بن ابراهیم بن عثمان دمشقی مقدسی مقری و نحوی و مورخ و ادیب و فقیه شافعی. پدروی اسماعیل به بیت المقدس میزیست و سپس به دمشق شد ومولد ابوشامه بدمشق است به سال 596 هجری قمری یا 599 و از آنرو او را ابوشامه گفتند که خالی بر بالای ابروداشت. وی از دمشق به اسکندریه رفت و حدیث و فقه و ادب و دیگر دانشها بدانجا فرا گرفت و تولیت دارالحدیث اشرفیه بدو مفوض گشت. او را تصانیف بسیار است از هرقبیل و از آن جمله: کتاب ازهارالروضتین فی اخبار الدولتین النوریه و الصلاحیه. مقدمه فی النحو. المرشدالوجیز فی علوم تتعلّق بالقرآن العزیز. المقتفی فی منعهالمصطفی. کتاب البسمله. شرح الشاطبیه. نظم مفصل زمخشری. کتاب الباعث علی انکار الحوادث. کتاب الضوءالساری الی معرفه رؤیهالباری. اختصار تاریخ دمشق تصنیف ابن عساکر. وفات وی به سال 665 هجری قمری بود. و صاحب حبیب السیر قسمتی از تاریخ ایوبیان را از کتاب ازهارالروضتین او نقل کرده است. رجوع به حبط ج 1 ص 404 شود
شهاب الدین عبدالرحمن بن اسماعیل بن ابراهیم بن عثمان دمشقی مقدسی مقری و نحوی و مورخ و ادیب و فقیه شافعی. پدروی اسماعیل به بیت المقدس میزیست و سپس به دمشق شد ومولد ابوشامه بدمشق است به سال 596 هجری قمری یا 599 و از آنرو او را ابوشامه گفتند که خالی بر بالای ابروداشت. وی از دمشق به اسکندریه رفت و حدیث و فقه و ادب و دیگر دانشها بدانجا فرا گرفت و تولیت دارالحدیث اشرفیه بدو مفوض گشت. او را تصانیف بسیار است از هرقبیل و از آن جمله: کتاب ازهارالروضتین فی اخبار الدولتین النوریه و الصلاحیه. مقدمه فی النحو. المرشدالوجیز فی علوم تتعلّق بالقرآن العزیز. المقتفی فی منعهالمصطفی. کتاب البسمله. شرح الشاطبیه. نظم مفصل زمخشری. کتاب الباعث علی انکار الحوادث. کتاب الضوءالساری الی معرفه رؤیهالباری. اختصار تاریخ دمشق تصنیف ابن عساکر. وفات وی به سال 665 هجری قمری بود. و صاحب حبیب السیر قسمتی از تاریخ ایوبیان را از کتاب ازهارالروضتین او نقل کرده است. رجوع به حبط ج 1 ص 404 شود
علی بن محمد بن علی الصلیحی، داعی. مؤسس سلسلۀ سبعیۀ بنی صلیح در صنعا و زبید و دیگر نواحی یمن. و ابن خلکان کنیت او را ابوالحسن آورده است. رجوع به علی بن محمد... شود شهاب الدوله. نصر بن صالح بن مرادس. دومین از ملوک بنی مرداس در حلب. رجوع به نصر بن صالح بن مرادس ملقب به شهاب الدوله... شود
علی بن محمد بن علی الصلیحی، داعی. مؤسس سلسلۀ سبعیۀ بنی صلیح در صنعا و زبید و دیگر نواحی یمن. و ابن خلکان کنیت او را ابوالحسن آورده است. رجوع به علی بن محمد... شود شهاب الدوله. نصر بن صالح بن مرادس. دومین از ملوک بنی مرداس در حلب. رجوع به نصر بن صالح بن مرادس ملقب به شهاب الدوله... شود
ابن مغیره بن عبدالله بن عمرو بن مخزوم والد ام المؤمنین ام سلمه. و این ابوامیه را با مسافر بن ابی عمرو و زمعه بن اسود ازوادالرکب گفتندی، از اینرو که در هر کاروان که یکی از آنان بودندی دیگر مردم قافله را زاد نبایستی و بر خوان او گرد آمدندی، شهری بنزدیک دمیاط، نسبت بدان بؤنی باشد: حمز بؤنی، قریه ای از خرۀ بهنسی، هم به صعید رجوع به امیه بن ابی امیه و محمد بن ابی امیه و علی بن ابی امیه و عبدالله بن ابی امیه بن ابی امیه و احمد بن امیه بن ابی امیه شود
ابن مغیره بن عبدالله بن عمرو بن مخزوم والد ام المؤمنین ام سلمه. و این ابوامیه را با مسافر بن ابی عمرو و زمعه بن اسود ازوادالرکب گفتندی، از اینرو که در هر کاروان که یکی از آنان بودندی دیگر مردم قافله را زاد نبایستی و بر خوان او گرد آمدندی، شهری بنزدیک دمیاط، نسبت بدان بؤنی باشد: حمز بؤنی، قریه ای از خرۀ بهنسی، هم به صعید رجوع به امیه بن ابی امیه و محمد بن ابی امیه و علی بن ابی امیه و عبدالله بن ابی امیه بن ابی امیه و احمد بن امیه بن ابی امیه شود