جدول جو
جدول جو

معنی ابوطلحه

ابوطلحه
(اَ طَ حَ)
قمری. (دمیری). ورشان. نازو. کناد. طوقدار. مرغ الهی. کبوتر صحرائی
لغت نامه دهخدا