جدول جو
جدول جو

معنی ابوضب - جستجوی لغت در جدول جو

ابوضب
(اَ ضَب ب)
شاعری است از عرب
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از ابواب
تصویر ابواب
باب ها، درها، دروازه ها، جمع واژۀ باب
فرهنگ فارسی عمید
(اَ ؟)
موضعی در غرب شبه جزیره عمان
لغت نامه دهخدا
(اَبْ)
جمع واژۀ باب. درها. مداخل:
بجود و رای بکرده ست خلق را بی غم
بعدل و داد گشاده ست بر جهان ابواب.
مسعودسعد.
بلا گرچه مقدور از ابواب دخول آن احتراز واجب. (گلستان).
لغت نامه دهخدا
(اَبْ)
یا الابواب. جبال پیرنه. (نخبه الدهر)
لغت نامه دهخدا
(سُ خَ چِ)
وزیدن باد. هبوب. وزش
لغت نامه دهخدا
(اَ)
فرس ابوض، اسپ تیزرو
لغت نامه دهخدا
(اَ ضِ)
سوراخ بر زمین و دیوار
لغت نامه دهخدا
جمع باب، درها، بخش ها، جستارها (مباحث)، جمع باب درها مدخل ها، فصل ها مبحث ها بخش ها قسم ها امرها مسایل، هر یک از بخشهای بزرگ کتابی یا علم و فنی که بفصلها قسمت شود. یا ابواب شادی. درهای خوشی و شادمانی. یا بهمه ابواب. در هر باب از هر باب به همه قسم ها و بخش ها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ابواب
تصویر ابواب
((ا َ))
جمع باب، درها، فصل ها، مبحث ها
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ابواب
تصویر ابواب
درها
فرهنگ واژه فارسی سره
باب ها، بخش ها، فصل ها، درها، مدخل ها
فرهنگ واژه مترادف متضاد