جدول جو
جدول جو

معنی ابها - جستجوی لغت در جدول جو

ابها
(اَ)
در یمن مرکز ناحیت عسیر است و در دامنۀ کوه سرا که متوازیاً از شمال بجنوب در ساحل بحراحمر ممتد است واقع شده است در موضعی مرتفع به وادئی که آن نیز نامش ابهاست. سکنۀ آن تقریباً شش هزارتن است. از غرب محدود است به ناحیۀ صبیا و رجال المع و از شمال به ینی شهر و چون در اراضی کوهستانی واقعشده است هوائی معتدل دارد. از کوههای آن چه از شرق بغرب و چه از غرب بشرق نهرهائی جاری است ولی غالب آنها فقط در موسم باران سیلان دارد و محصولات آن گندم و جو و قهوه و توتون و خرما و لیمو و امثال آن است
لغت نامه دهخدا
ابها
خوبرویی، تهی کردن
تصویری از ابها
تصویر ابها
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از ابهام
تصویر ابهام
مبهم بودن، پیچیده بودن، در ادبیات در فن بدیع به کار بردن کلماتی در نظم یا نثر که احتمال دو معنی متقابل داشته باشد، یعنی هم مدح باشد و هم ذم، برای مثال ای خواجه ضیا شود ز روی تو ظلم / با طلعت تو سور نماید ماتم (رشیدالدین وطواط - حدائق السحر فی دقائق الشعر)، ذووجهین، محتمل الضدین، انگشت شست
فرهنگ فارسی عمید
(سُ خَ سَ / سُ)
شاد کردن. (مصادر بیهقی) (زوزنی). شاد و مسرور ساختن.
لغت نامه دهخدا
(سُ خَ سِ)
شگفت آوردن.
لغت نامه دهخدا
(سُ خَ سَ)
منع کردن از. بازداشتن از، بر مراد خود گذاشتن و آزاد کردن کسی را یا آنکه آزاد کردن معنی ابهال است و گذاشتن بر مراد معنی بهل، بی پستان بند گذاشتن اشتر را و کسی را با خواست او گذاشتن. (تاج المصادر بیهقی) ، آبیاری کردن کاشته را، تر کردن
لغت نامه دهخدا
(سُ خَ شِ)
گران شدن. گرانبار کردن، چنانکه کار کسی را
لغت نامه دهخدا
(اِ)
بی شبان یا بی پستان بند یا بی مهار و بی نشان گذاشتن اشتر را تا بچرد هر جا که خواهد. (منتهی الارب) ، پوشیده گفتن، پیچیدگی. بستگی. پوشیدگی. تاریکی، دور کردن و راندن کسی را از کار، مجهول و مطلق و بی قید گذاشتن چیزی را، بند کردن در، بسیاربهمی شدن و بهمی ناک گردیدن زمین. (منتهی الارب) (تاج المصادر بیهقی) ، ابهام امر، بسته و مشتبه شدن آن، ابهام ارض، رویانیدن زمین گیاه بهمی را
لغت نامه دهخدا
(اِ)
انگشت ستبر و کوتاه دست یا پا از جانب انسی. نر. انگشت نر. (نصاب الصبیان). شصت. شست. بزرگ انگشت. انگشت بزرگ. نرانگشت. (دستوراللغه). سترگ. انگشت سترگ. (مهذب الأسماء) (زمخشری). اشتو. (مهذب الأسماء). ج، اباهم، اباهیم، راه بزرگ، بهجت، تکبر. نخوت. کبر. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(سُ خَ شِ نَ / نُو)
پوشیده گذاشتن. مجهول بگذاشتن. بسته کردن کار. (زوزنی). بسته کردن. پوشیدن، شادمانه تر
لغت نامه دهخدا
تصویری از ابهام
تصویر ابهام
انگشت ستبر و کوتاه، پوشیده گذاشتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ابهام
تصویر ابهام
((اِ))
پوشیده گذاشتن، پوشیده سخن گفتن، پوشیدگی، تاریکی، انگشت بزرگ، شست
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ابهام
تصویر ابهام
پیچیدگی، سربستگی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از ابهام
تصویر ابهام
الغموض
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از ابهام
تصویر ابهام
Ambiguity, Nebulousness, Vagueness
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از ابهام
تصویر ابهام
ambiguïté, nébulosité, vague
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از ابهام
تصویر ابهام
dwuznaczność, mgławica, niejasność
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از ابهام
تصویر ابهام
utata, ukungu, ukosefu wa uwazi
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از ابهام
تصویر ابهام
двусмысленность , туманность , неопределённость
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از ابهام
تصویر ابهام
Mehrdeutigkeit, Nebelhaftigkeit, Unklarheit
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از ابهام
تصویر ابهام
ابہام , مبہمیت
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از ابهام
تصویر ابهام
অস্পষ্টতা
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از ابهام
تصویر ابهام
모호성 , 불명확 , 모호함
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از ابهام
تصویر ابهام
belirsizlik
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از ابهام
تصویر ابهام
含糊 , 模糊
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از ابهام
تصویر ابهام
曖昧さ , 霧
دیکشنری فارسی به ژاپنی
עמימות , ערפול , עַ模模ה
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از ابهام
تصویر ابهام
अस्पष्टता
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از ابهام
تصویر ابهام
ambiguitas, kabur, ketidakjelasan
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از ابهام
تصویر ابهام
неоднозначність , туманність , нечіткість
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از ابهام
تصویر ابهام
dubbelzinnigheid, neveligheid, vaagheid
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از ابهام
تصویر ابهام
ambigüedad, nebulosidad, vaguedad
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از ابهام
تصویر ابهام
ambiguità, nebulosità, vaghezza
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از ابهام
تصویر ابهام
ambiguidade, nebulosidade, vagueza
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از ابهام
تصویر ابهام
ความคลุมเครือ
دیکشنری فارسی به تایلندی