جدول جو
جدول جو

معنی ابهام

ابهام((اِ))
پوشیده گذاشتن، پوشیده سخن گفتن، پوشیدگی، تاریکی، انگشت بزرگ، شست
تصویری از ابهام
تصویر ابهام
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با ابهام

ابهام

ابهام
مبهم بودن، پیچیده بودن، در ادبیات در فن بدیع به کار بردن کلماتی در نظم یا نثر که احتمال دو معنی متقابل داشته باشد، یعنی هم مدح باشد و هم ذم، برای مِثال ای خواجه ضیا شود ز روی تو ظلم / با طلعت تو سور نماید ماتم (رشیدالدین وطواط - حدائق السحر فی دقائق الشعر)، ذووجهین، محتمل الضدین، انگشت شست
ابهام
فرهنگ فارسی عمید