- ابتذال
دائم به کار بردن و کهنه کردن چیزی، کهنگی، خوار کردن، بی قدری، پستی
معنی ابتذال - جستجوی لغت در جدول جو
- ابتذال (دَ / دِ پَ رَ)
صرف چیزی را بسیار. بادروزه داشتن جامه یعنی جامه برای کار پوشیدن. دائم بکار داشتن جامه و جز آن. ناپاک و زبون داشتن جامه، درباختن و نگاه نداشتن چیزی. ضد صیانت، دویدن اسب
- ابتذال
خواروکهنه کردن چیزی
- ابتذال ((اِ تِ))
بسیار به کار بردن چیزی تا اندازه ای که از ارزش آن بکاهد، بی ارزشی، پستی
- ابتذال
بی ارجی، پرهیز، پیش پاافتادگی، خوارگرایی
- ابتذال
بی ارزشی، بی قدری، پستی، پیش پاافتادگی
- ابتذال
الابتذال
- ابتذال
Banality, Triteness, Vulgarity
- ابتذال
banalité, vulgarité
- ابتذال
平庸 , 陈腐 , 粗俗
- ابتذال
ابتذال , بے وقعتی , بازاری پن
- ابتذال
банальность , вульгарность
- ابتذال
Banalität, Vulgarität
- ابتذال
банальність , тривіальність , вульгарність
- ابتذال
banalność, banał, wulgarność
- ابتذال
ابتذال
- ابتذال
ubaguzi wa kawaida, ubatili, uchafu
- ابتذال
সাধারণত্ব , তুচ্ছতা , অশ্লীলতা
- ابتذال
banalidade, trivialidade, vulgaridade
- ابتذال
sıradanlık, basitlik, kabalık
- ابتذال
평범함 , 진부함 , 천박함
- ابتذال
陳腐さ , 下品さ
- ابتذال
בנאליות , פְּשִׁיטוּת , גַסוּת רוּחַ
- ابتذال
kebanalannya, kebiasaan, kekasaran
- ابتذال
ความธรรมดา , ความหยาบคาย
- ابتذال
banaliteit, oppervlakkigheid, vulgariteit
- ابتذال
banalidad, trivialidad, vulgaridad
- ابتذال
banalità, volgarità
- ابتذال
साधारणता , तुच्छता , अभद्रता
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
ترشدن، بهبودی، نیک انجامی تر شدن، از بیماری به شدن، نیکو شدن حال پس از بدی و سختی، آب بزیر پوست کسی دویدن پس از نزاری. تر شدن
