جدول جو
جدول جو

معنی ابتذال

ابتذال
دائم به کار بردن و کهنه کردن چیزی، کهنگی، خوار کردن، بی قدری، پستی
تصویری از ابتذال
تصویر ابتذال
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با ابتذال

ابتذال

ابتذال
بسیار به کار بردن چیزی تا اندازه ای که از ارزش آن بکاهد، بی ارزشی، پستی
ابتذال
فرهنگ فارسی معین